منزل ششم|اسلام آباد
از نقشه هوایی وقتی به جاده زاهدان-زابل نگاه میکنی متوجه شاهراهی به اسم اسلام آباد میشوید!
شما که نقشه را ندیده اید.
پس به توصیف من اعتماد کنید.
شکل بخشِ اسلام آباد به سانِ برشِ پیتزاست
همین قدر جمع و جور.
اسمش اسلام آباد است و تنها چیزی که آبادش نکرده اسلام.
گستره جغرافیایی پیتزا شکل
محل تجمع مهاجرین بی شناسنامه و بی هویت را شکل میدهد.
آنانی که با سودای کار در تهران از کابل راهی شده و حالا در محلی تجمع کرده اند که مخروطی از شتر،گاو،پلنگ است.
در این منطقه سیستانی،بلوچ،افغانی و بلوچ پاکستانی به شدت میبینی!
بگذریم
از گنگ امینتی اش همین بس که شب حادثه تاسوکی تیم عبدالمالک از اینجا اعزام و چند وقت یکبار هم زحمت کشای امنیتی تعدادی توله تروریست از اینجا جمع میکنند.منطقه مستعدی هست و محل توجه شیخ مکی!
از جهت دینی هم که اغلب نه.
۹۹ ممیز ۹ درصد اهل سنت هستند.
چند حوزه علمیه درون یک بخش کوچک هست و تفکر سلفی و تکفیری داخل منطقه رواج دارد.
در این بین اما مسجد فاطمه الزهرا با ۲ گلدسته به اندازه عمر شریف حضرت صدیقه.
خواریست در چشم سلفی هایی که توان دیدن مکتب وحدت بخش اهل بیت را ندارند.
تنور گرم مسجد و نخ تسبیحش حاج غلام هست که ما به اختصار با سید شاغلام خطابش میکنیم.
حقا هم دارد در منطقه اسلام آباد پادشاهی میکند.حلالش باد شاهی.
ادامه دارد....
خادم را دنبال کنید