به تو از دور سلام ✨🍀✨🍀✨🍀✨ بلبل در قفسیم و ز چمن می گوییم یا اویسیم و مدیحت ز قرن می گوییم یا که مانند مسافر ز وطن می گوییم ” گر چه دوریم به یاد تو سخن می‌گوییم بعد منزل نبود در سفر روحانی “ . در دلم بود شوم زائر بین الحرمین مادرم بود مشوّق که ادا سازم دین پدر آهسته مرا گفت که ای نور دو عین ! “هر دری بسته بود جز در پرفیض حسین این در خانه ی عشق است که باز است هنوز “ . کیست آن کس که به نام تو عسل‌ نوش نگشت ؟ قصّه‌ ی تو که شنیده است که مدهوش نگشت ؟ یاد تو از دل تاریخ فراموش نگشت ” دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نگشت آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست “ . غرقه‌ ی اشک غمت را هوس ساحل نیست کشته‌ ی شوق تو را شکوه‌ ای از قاتل نیست هر دلی را که نشد لطف تو شامل ، دل نیست ” هر که از عشق تو دیوانه نشد ، عاقل نیست عاقل آن است که از عشق تو دیوانه شود “ . دست اگر هست همانا ید بیضا باشد لب اگر هست لب لعل مسیحا باشد غم اگر هست غم یوسف زهرا باشد ” دل اگر هست دل زینب کبری باشد آفرین باد بر این همّت مردانه ی دل ! “ . عرشیان پا به حریم تو به حرمت بزنند به مقامت به لب انگشت ز حیرت بزنند خطبه‌ ات خوانده ، دم از اوج بلاغت بزنند حوریان از غم تو لطمه به صورت بزنند قدسیان ناله برآرند که جانم زینب . در مدینه غم بی دستی سقّا مبرید قصّه‌ ی مادر و گهواره و یغما مبرید خبر از دختر و طشت و سر بابا مبرید ” نام اکبر به سر تربت لیلا مبرید بگذارید جوان مرده قراری گیرد “