دروغی به نام پیروی از خط امام! سعید فتحی یکی از عجایب عالم سیاست در ایران، ادعای پیروی از خط امام توسط احزاب و شخصیت های به اصطلاح اصلاح‌طلب است. 🔸بعد از رحلت حضرت امام، برخی از شخصیت های سیاسی که بعدها اصلاحطلب نام گرفتند، در سخنان و یادداشت های خود دائم ادعای پیروی از خط امام را طرح کردند. هرچند طبق برخی اخبار و تحلیل ها این ادعا صرفا برای عبور از رهبری جدید بود و ادعای پیروی از امام واقعیت بیرونی ندارد. 🔹به نظر میرسد بررسی صدق تبعیت این جریان سیاسی از امام، میتواند موضوع مطالعه خوبی برای علاقه مندان به امور سیاسی و مخصوصا دانشجویان علوم سیاسی باشد تا در موضوعات مشخص تفاوت های سلوک نظری و عملی این افراد با امام مشخص شود. 🔻یکی از این موضوعات که می‌تواند شاخص خوبی برای سنجش میزان تطبیق اندیشه های جریان اصلاح‌طلب با حضرت امام باشد، مساله آیت الله منتظری است؛ به این معنا که جایگاه منتظری در پیشگاه امام چه بود و برای این اشخاص چیست؟ 🔸منتظری، از یاران و شاگردان امام خمینی در مبارزات و بعد از آن در اداره امور کشور بود. جایگاه او در جامعه و بین نخبگان سیاسی چنان بالا رفته بود که در مجلس خبرگان در سال 64 به عنوان قائم مقام رهبری تعیین شد. 🔹ولی این تنها یک روی سکه است. روی دیگر سکه این است که منتظری به دلیل فقدان هوش سیاسی، گرفتار تحلیل ها و اطلاعات غلطی شد که از طریق اطرافیانش در بیتش به او ارائه میشد. این تحلیل ها در کنار روحیه ساده اندیشی منتظری چنان او را دگرگون کرد که عملا در سال های پایانی عمر حضرت امام، به تقابل با ایشان پرداخت. 🔸مهمترین موردی که تقابل منتظری با امام و انقلاب را علنی تر کرد، مساله مهدی هاشمی برادر داماد وی بود. منتظری به حدی از لجاجت رسیده بود که علی رغم اعتراف مهدی هاشمی به قتل،همچنان به دفاع از او می پرداخت و تلاش میکرد او را نجات دهد که البته نتوانست و مهدی هاشمی اعدام شد. 🔹مساله بعدی دفاع ایشان از منافقین بود که در بیانات او کاملا عیان بود و بعدها که یک فایل صوتی از مخالفت او با اعدام منافقین که دست به کشتار مردم زده بودند منتشر شد، بر این ادعا صحه گذاشت که آقای منتظری در درون حکومت و به عنوان قائم مقام رهبری، پشتیبان منافقین در کشور بوده است. 🔹این اختلافات در نامه 6 فروردین حضرت امام به منتظری کاملا شفاف بیان شده است که نتیجه آن عزل او از قائم مقامی بود. 🔸اما مساله به اینجا ختم نمی‌شود و منتظری در طول سال های بعد از رحلت حضرت امام بارها مواضعی گرفت که کاملا مورد تایید ضد انقلاب بود. 🔹 تقابل او با نظام اسلامی در آبان سال 76 اوج گرفت و با سخنرانی علیه رهبری معظم انقلاب، بهترین خدمت را به ضد انقلاب ارائه نمود. 🔸البته این پایان ماجرا نبود و در سال 88 او تبدیل به پدر معنوی جنبش سبز شد که تمام هدف اعلام شده اش، اصل نظام بود! 🔹چنین شخصیتی به نظرتان چه جایگاهی نزد امام خمینی دارد؟ منتظری قبل از چنین تقابل های علنی مطرود امام شد به نظرتان با ظهور چنین مواضعی، امام با او چه میکرد و چه نگاهی به او داشت؟ 🔸اما مع الاسف جریان سیاسی اصلاحطلب مخصوصا بعد از فتنه 88 به یک هماهنگی با منتظری دست یافت و مرجعیت سیاسی او را پذیرفت. 🔹به نحوی که فردی مثل کروبی که یکی از ارکان فتنه بود، از حمایت های منتظری تقدیر کرد و این در حالی است که قبلا همین کروبی مواضع سیاسی منتظری را چه در زمان حیات امام خمینی و چه بعد آن به باد انتقاد گرفته بود! تقریبا تمام شخصیت های سیاسی برجسته اصطلاح طلب از هاشمی رفسنجانی گرفته تا خاتمی و موسوی و کروبی و کل اعضای مجمع روحانیون مبارز و مجمع غیرقانونی محققین ومدرسین قم، و باقی شخصیت های ریز و درشت حوزوی و دانشگاهی اصلاحطلب که مدعی پیروی خط امام هستند، تبدیل به حامیان منتظری شدند و مواضع سیاسی وی مورد قبول آنهاست. 🔹در این میان تعجب برانگیزترین فردی که عملا در جریان فکری منتظری قرار گرفته و همنشین یاران اوست، حجت الاسلام سید حسن خمینی است که خود مسئولیت موسسه حفظ و نشر آثار حضرت امام را نیز بر عهده دارد.! 🔸با اینکه منتظری و یارانش علاوه بر مواضع ضد اندیشه امام و انقلابش، مدعی جعل نامه عزل او توسط پدرش سید احمد نیز شدند ولی هیچ کدام از این امور موجب نشد جناب سید حسن خمینی در چینش اطرافیان خود دقت کند و یا لااقل نظری به رنج نامه پدر کند! 🔹به نحوی که جماران، آن میعادگاه ملاقات امام با اقشار مختلف مردم، امروز تبدیل به پاتوق سیاسون اشرافی شده است که در هیچ موردی نمیتوان تبعیت در نظر و عمل بین آنان و حضرت امام خمینی یافت! باری، مساله منتظری و امام خمینی یک سنجه مهم در صدق ادعای کسانی است که به دروغ بر زبان دم از امام و خط او می‌زنند ولی در عمل با هرکسی که در تقابل با آن عزیز بوده و هست، همنشین خانه و گرمابه شده‌اند. امام یا هاشمی؟