آفت و بلای بزرگ امروز و فردا کردن در کارها روایت اول: عن مولانا و مقتدانا الإمام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع): «فَتَدَارَكْ‏ مَا بَقِيَ مِنْ عُمُرِكَ‏ وَ لَا تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَدٍ فَإِنَّمَا هَلَكَ‏ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى الْأَمَانِيِّ وَ التَّسْوِيفِ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اللَّهِ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُون»[1]. آنچه را از عمرت باقى مانده است، درياب و مگو که فردا و پس فردا [هست] زيرا پيشينيان تو به سبب تكيه كردن به آرزوها و امروز و فردا كردن هلاك شدند چرا كه فرمان خدا (مرگ) ناگهان اين غافلان را فرا رسید. کلمات نورانی اهل بیت (ع) راه را روشن می‎سازد و هشدارهای کلمات معصومین (ع) برای انسان‎ها الهام بخش و غفلت زدا است و باعث می‎شود که انسان در مسیر درست قرار بگیرد و مرتکب اشتباه نشود. یکی از غفلت‎های انسان این است که تصور می‎کند همیشه زنده خواهد بود و برای انجام کارهایش فرصت کافی دارد لذا کار خود را به آینده موکول می‎کند و کمتر کسی پیدا می‎شود که حالت تسویف [کار امروز را به بعد موکول کردن] نداشته باشد. انسان‎ها نوعاً این‎گونه‎اند که کار امروز را به فردا و آینده موکول می‎کنند و آینده نیز با موانعی روبرو می‎شوند و باز به آینده موکول می‎کنند. در مسائل عبادی و مسائل مربوط به آخرت نیز مثل مسائل دنیوی این حالت تسویف وجود دارد. امام علی (ع) در روایت مذکور، فرموده است که باقیمانده عمرت را تدارک کن و نگو فردا یا پس فردا انجام خواهم داد. همانا کسانی که قبل از شما بودند، هلاک شدند و هلاکت و نابودی آن‌ها به خاطر این بوده است که روی آرزوها و تسویف حساب باز کرده بودند تا اینکه فرمان خدا به صورت ناگهانی برای آن‌ها فرا ‎رسید؛ در حالی که آن‌ها غافل بودند. بنابراین، انسان باید کارهای خود را به بعد موکول نکند، بلکه باید برنامه‎ریزی کند و کارهایش را اولویت‎بندی کند و آن‌ها را انجام دهد که این باعث ایجاد نشاط و شادمانی در انسان خواهد شد؛ بر خلاف کسانی که کارهای خود را به بعد مولکول می‎کنند که همیشه خسته و افسرده‎اند. روایت دوم: عن الإمام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع): «فَبَادِرُوا الْعَمَلَ وَ خَافُوا بَغْتَةَ الْأَجَلِ‏ فَإِنَّهُ لَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الْعُمُرِ مَا يُرْجَى مِنْ رَجْعَةِ الرِّزْقِ»[2]. در اعمال نيكو شتاب كنيد و از فرا رسيدن مرگ ناگهانى بترسيد زيرا آن‌چه از روزى كه از دست رفته است، اميد بازگشت آن وجود دارد، اما امیدی به بازگشت عمر از دست رفته نیست [، یعنی عمر گذشته را نمی‎توان باز گرداند]. توجه به این نکته لازم است که طبق فرموده خداوند متعال، زمان مرگ برای هیچ کس مشخص نیست و هیچ گاه نسبت به زمان مرگ خبر داده نمی‏‎شود لذا انسان همیشه باید مراقب باشد که هر آن، ممکن است که مرگش فرا برسد. مرگ امری انکارناپذیر است که همه را در کام خود فرو می‎برد. پیامبران (ع) و اولیاء الهی نیز مزه مرگ را چشیده‎اند و پیامبر اکرم (ص) که عزیزترین اشخاص نزد خداوند متعال است نیز در این دنیا نمانده است و به سوی حق تعالی رحلت کرده است: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ»[3]؛ تو مى‌ميرى و آن‌ها نيز خواهند مرد! جبرئیل (ع) نیز به پیامبر (ص) گفته است: «يا محمد عش‏ ما شئت‏ فانّك‏ ميّت»[4]؛ ای محمد! هر گونه می‎خواهی، زندگی کن، همانا تو می‎میری. همچنین، سلاطین و پادشاهان متعددی بوده‎اند که امروز نیستند و از دنیا رفته‎اند. در امور دنیوی نیز وقتی می‎گویند که بازرس خواهد آمد، مشخص نمی‎کنند که چه زمانی خواهد آمد و این، به این خاطر است که هر لحظه باید آمادگی آمدن بازرس باشد. بنابراین، انسان همیشه باید برای مردن آماده باشد و دنیا و امور دنیوی او را از مرگ غافل نکند. [1]. کلینی، الکافی، ج2، ص136 [2]. نهج‎البلاغة (للصبحي صالح)، ص171، خطبه 114 [3]. «الزمر»30 [4]. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج8، ص528 ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi