. چقدر بلا و گرفتاری باید بکشیم که بیدار شویم؟! کی می‌شود تصمیماتمان از روی عقل، دوراندیشی، فداکاری و انصاف و عدالت باشد؟! تا مادامی که اکثریت مردم متعهدانه و آگاهانه در صحنه حاضر نباشند و به بلوغ فکری و قدرت تشخیص و تحلیل درست نرسند و به راحتی گول بخورند، قطعا بدانید امام زمان نخواهد آمد چطور می‌شود باور کرد مردم به ادامه دولت شخص فداکار و عاشق مردمی مثل رئیسی رای ندهند و به ادامه دولت پرخسارت، مرموز، آلوده و غربگرای حسن روحانی رأی بدهند؟! نگاهی به پشت سر و تاریخ بیاندازیم: ﺍﻣﺎﻡ ﺧﺎﻣﻨﻪ‌ﺍﯼ: ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺑﺪﺑﯿﻨﻢ ﺣﺴﻦ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﺍﺕ ﺧﻮﺷﺒﯿﻨﻢ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻋﻠﻮﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﮐﺠﺎﯼ ﻋﻠﻮﻡ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺳﻼﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻨﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺮﺩﻡ ﻧﯿﺎﺯﺑﻪ ﺍﺭﺷﺎﺩﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻧﺎﺻﺤﯿﺢ، ﺩﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﻟﺠﻦ ﻣﺎﻝ ﮐﻨﻨﺪ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﺎﯾﺪ ﺳﺎﻧﺴﻮﺭ ﻭ ﻣﻤﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﻢ، ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﯿ‌ﻔﻬﻤﻨﺪ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﮔﺎﻫﻰ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﮐﺴﺎﻧﻰ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﻭﮐﻨﺎﺭ ﻣﯿ‌ﮕﻮﯾﻨﺪ، ﺁﻗﺎ، ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﻣﻮﻇّﻔﯿﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺳﺎﻧﯿﻢ؟ ﺧﺐ ﺑﻠﻪ؛ ﻓﺮﻕ ﺣﺎﮐﻢﺍﺳﻼﻣﻰ ﺑﺎ ﺣﮑّﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﻭﻇﯿﻔﻪﻯ ﻣﺎ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﻣﺮﺩﻡ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﻨﺪ، ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺯﻭﺭ ﻭ ﺷﻼﻕ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﺍﻳﻦ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎ ﻳﻚ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺩ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﻣﺤﺘﻮﺍ ﻭﻣﻀﻤﻮﻥ ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻣﺎ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﻴﭻ ﻭﺳﻴﻠﻪ‌ﺍﻱ نمی‌توﺍﻧﺪ ﺑﺎ ﺁﻧ‌‌ﻬﺎ ﻣﻮﺍﺟﻬﻪ ﻭ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﻜﻨﺪ ﺭﻭﺣﺎﻧﻲ: ﺩﻭﺭﺍﻥ ﭘﻴﺎﻣﻬﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ، ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪﻥ ﭘﻴﺎﻡ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ، ﻣﻨﺒﺮﻫﺎﻱ ﻳﻜﻄﺮﻓﻪ ﻭ ﺳﻨﺘﻲ ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪﻩ. ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﮐﺴﺎﻧﯿﮑﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺌﻮﺭﯾﺰﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺳﺎﺯﺵ، ﺗﺴﻠﯿﻢ ﻭ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺯﻭﺭﮔﻮﯾﺎﻥ،ﻧﻈﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻃﻠﺒﯽ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ / ﻧﻈﺎﻡ ﺍﺳﻼﻣﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ،ﻧﻈﺎﻡ ﺷﺮﻑ ﻭ ﺳﻼﻣﺖ ﻭ ﺗﮑﺮﯾﻢ ﺑﺸﺮ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﭘﻨﺠﻪ ﺑﮑﺸﯿﻢ ﻭ ﺩﺍﯾﻤﺎ ﺳﺮ ﺟﻨﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ / ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺣﯿﺎﺕ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺷﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﺭﮔﯿﺮﯾﻬﺎ ﻭ ﺁﺷﻮﺑﻬﺎﺳﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺁﻗﺎ: ﻣﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻟﻔﻆ " ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﺩﻭﻟﺖ ﻣﺴﺘﮑﺒﺮ ﻭ ﺯﻭﺭﮔﻮ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﻢ / ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺨﺎﻟﻔﻢ ﺍﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﺭﻭﺣﺎﻧﯽ: ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺟﻬﺎﻧﯽ ( 5+1 ) ﺗﻌﺎﻣﻞ ﻭ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ ﮐﻨﯿﻢ تکرار تاریخ معلم تاریخمان میگفت که امیرالمومنین، جنگ را در صفین برده بود ... در دقیقه 90 برخی شعار تعامل و اعتدال سر دادند و اصلا یادشان رفت معاویه همان فرزند هند جگرخوار است !!! علی را به پای میز "مذاکره" کشاندند و جنگ برده‌اش را به شکست تبدیل کردند !!! 👈هر چه علی گفت "مذاکره" خدعه دشمن است، اینها میخواهند جنگ باخته را دوباره ببرند ... کسی گوش نکرد !! تازه حاضر نشدند ابن عباس و حتی مالک را که نماینده علی بود به مذاکره بفرستند !!! گفتند مالک جنگ طلب، خشن و غیر منعطف است !!! بالاخره پایشان را در یک کفش کردند که حتما باید ابوموسی اشعری برای مذاکره برود ... علی گفت من به ابوموسی مطمئن نیستم... گفتند شما بدبین هستی. ابوموسی خوب و انقلابی است !!! علی گفت: من به نتیجه این مذاکرات خوشبین نیستم. شما به هدفی که ازین مذاکرات دارید نمیرسید گفتند در مذاکرات خوشبینی و بدبینی معنا ندارد !!! علی گفت باشد ... مذاکره کنید، این هم تجربه ای میشود برای مردم ... که بفهمند به ترسوها و آنها که پای مقاومت ندارند نباید اعتماد کرد ... مذاکره ابوموسی و عمر و عاص شروع شد تا مدتها متن مذاکرات محرمانه بود! علی، مالک را فرستاد تا به ابوموسی بگوید ما پشتیبان توایم، مبادا به عمرو عاص اعتماد کنی، او شیطان بزرگ است ابوموسی ابرو در هم کشید و به مالک گفت: شما توهم توطئه دارید، عمروعاص مودب و باهوش است اگر او به من قولی دهد به او اعتماد میکنم! روز اعلام نتیجه مذاکرات حکمیت فرا رسید در مذاکرات محرمانه البته به طور شفاهی تعهد کرده بودند که هر دو نفرشان، علی و معاویه را عزل کنند و امر را به رای عمومی بگذارند در مسجد عمروعاص، اول به ابوموسی تعارف زد گفت تو بزرگ مایی! ابوموسی خندید و بالای منبر رفت و ساده لوحانه گفت: چنانکه این انگشتر را از دست در می آورم، علی را از خلافت عزل میکنم! بعد پایین آمد و با لبخند به عمروعاص بفرما زد عمروعاص بالا رفت وگفت چنانچه این انگشتر را ازدست در می‌آورم، علی را خلع وچنانچه دوباره این انگشتر را بدست می‌کنم معاویه را نصب می‌نمایم! ابوموسی خشکش زد... البته که فایده‌ای نداشت،خود کرده را تدبیر نیست اما، علی مظلوم از همان ابتدا خوشبین نبود چون دشمن شناس بود... و اینچنین بود که معاویه فریبکار، جنگ باخته نظامی را تبدیل به پیروزی سیاسی برای خود کرد و امام برحق، تنها و غریب شد تا دین خدا توسط مدعیان دین، سیلی بخورد و دور به دست منافقین بیافتد! خدا کند بیدار شویم و فقط به رهبرمان آقاسیدعلی اعتماد کنیم... ✍️ خبر و تحلیل سیاسی: @khabarvatahlilesiasi