【•°﷽ ⃟🏴°•】 از غمِ باقر، زمین دریا شده غــرق مــاتم عالم بالا شــده روضه‌ی کرب‌وبلا امشب بخوان اشک بر تیغ عطش ســــقا شده کودکی‌هایش پر از زخم است و درد واژه‌ی غــربــت بــر او مــــعنا شــده یــادگــارِ کربــلا میدید کــه خون اصغر قاتلِ بابا شده نقش نعل تازه و سنگ و سنان بر سر انگشتری دعــوا شــــده در مصاف صبر اعجاب آورش غصه کم آورده و تنها شـــــده گر گرفته شعله‌های سیـــنه‌اش در مدینه امشب عاشورا شده عالـــِـم آل‌علــــــی در قــتــلگه زهر کینه قصه‌ای رسوا شده در طوافش آمده عــلم و ادب آسمان مجنون و او لیلا شده قبر بی‌شمع و چراغش را ببین زائرش زهرا در این شبها شده ... ┄┅•|••⊰〇⃟🏴⊱••|┅┄ ➣@khadem_astan