چشم من بر راه است؛ تا بیایی روزی همچو نوری ز میان خورشید و بتابی به دل تاریکم ... روز و شب منتظرم؛ تا بیایی آخر چشم خود فرش کنم تو نهی پای برآن و من از شوق ببالم بر خود و به شکرانه آن جان به فدای تو کنم ... ❤️🌱 سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ورنه عشق تو کجا؟ این دل بیمار کجا؟ کاش در نافله‌ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا؟ عبد گنه کار کجا؟ باد بهار کز سر زلف تو می‌وزد ‏ با گل نوشته نام تورا، بر خزان من ناشکری است جز تو و مهر تو از خدا چیز دگر بخواهم اگر، مهربان من با شادی تو شادم و با غصه‌ات غمین آری همه به جان تو بسته است جان من گل می‌کند به شوق تو شعرم دراین بهار ای مایه‌ی شکفتگی واژگان من 💕 @abjad_mahdi @khadem_emame12