ابوالصباح کنانی از حضرت صادق علیه السّلام نقل کرد که آن حضرت فرمودند: مردی خدمت حضرت امیرالمؤمنین آمد. آن حضرت در مسجد کوفه بود و به شمشیر خود تکیه داشت. آن مرد گفت: یا امیرالمؤمنین! یک آیه در قرآن موجب تباهی دل و تردید در دین من شده.
پرسید: آن آیه کدام است؟
گفت این آیه: «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا. » [سوره زخرف،آیه ۴۵]
{و از رسولان ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو. } بفرمایید که آیا در آن زمان، پیامبری غیر او وجود داشت که از او بپرسد؟
حضرت علی علیه السّلام به او فرمود: بنشین! ان شاء اللَّه برایت توضیح میدهم. خداوند در قرآن میفرماید: «سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا. » [سوره اسراء ،آیه ۱ ]
{ منزه است آن [خدایی] که بنده اش را شبانگاهی از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی که پیرامون آن را برکت داده ایم سیر داد تا از نشانههای خود به او بنمایانیم. } از جمله آیاتی که خداوند در شب معراج به پیامبرش نشان داد، این بود که جبرئیل آمد و او را از مکه برد و به یک ساعت از شب، او را به بیت المقدس رساند. بعد براق را برایش آورد و پیامبر را به آسمان برد تا بیت المعمور. جبرئیل وضو گرفت و پیامبر نیز مانند او وضو گرفت جبرئیل اذان و اقامه گفت دو تا دو تا. به حضرت پیامبر عرض کرد جلو بایست و با صدای بلند نماز بخوان، زیرا پشت تو گروهی از ملائکه هستند که تعداد آنها را جز خدا نمی داند. در صف اول پدرت آدم و نوح و هود و ابراهیم و موسی و هر پیامبری که خدا از ابتدای آفرینش آسمانها و زمین تا موقع بعثت تو فرستاده نیز هستند.
پیامبر اکرم بدون ترس و حیا پیش رفت و دو رکعت نماز خواند. پس از تمام شدن نماز، خدا به او وحی کرد: «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا. » پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله روی به آنها کرد و فرمود: گواهی به چه چیز میدهید؟
گفتند: گواهی به اینکه خدایی نیست جز پروردگار یکتا که شریکی ندارد و تو پیامبر اویی و علی، امیرالمؤمنین و وصی تو است و هر پیامبری که از دنیا رفت جانشینی از خانواده خود گذاشت، غیر از این. و اشاره به عیسی بن مریم کرد، چون او از طرف پدر خویشاوندی نداشت، وصی او شمعون صفا، پسر حمون بن عمامه بود.
و گواهی میدهیم که تو رسول خدا و سرور انبیا هستی و علی بن ابی طالب سرور اوصیا است.
از ما درباره گواهی راجع به شما پیمان گرفته شده است. آن مرد گفت: یا امیرالمؤمنین! دلم را زنده کردی و عقده دلم را گشودی!
کشف الیقین،ص۱۴۷ - ۱۴۹
بحارالانوار، ج۲۶،ص۲۸۶،ح۴۵
@wwwkhadem_emame12