✨یه شب خواب بودم ڪه تو خواب دیدم؛ دارن در مى‌زنند. در رو ڪه باز ڪردم؛ دیدم شهید همت با یه موتور تریل جلو در خونه واساده و می‌گه: سوار شو بریم. ازش پرسیدم: ڪجا؟! گفت: یه نفر به ڪمک ما احتیاج داره. سوار شدم و رفتیم. سرعتش زیاد نبود طورے ڪه بتونم آدرس خیابون‌ها رو خوب ببینم. ⁉️❌وقتے رسیدیم از خواب پریدم! 🌱از چند نفر پرسیدم ڪه تعبیر این خواب چیه؟ گفتن: خوب معلومه باید برے به اون آدرس ببینے ڪے به ڪمڪت احتیاج داره! هر جورے بود خودمو به اون آدرس رسوندم. در زدم؛ در رو ڪه باز ڪردن دیدم یه پسر جوون اومد جلوے در. 🌱نه من اونو مى‌شناختم؛ نه اون منو. گفت: بفرمایید چیڪار دارید؟ ازش پرسیدم ڪه: با شهید همت ڪارے داشته؟ یهو زد زیر گریه! گفت: چند وقته مى‌خوام خودڪشے ڪنم. دیروز داشتم تو خیابون راه می‌رفتم و به این فڪر می‌كردم ڪه چه جورے خودم رو خلاص ڪنم ڪه یه دفعه.... 🌱كه يه دفعه چشمم اوفتاد به یه تابلو ڪه روش نوشته شده بود اتوبان شهید همت. گفتم: می‌گن؛ شماها زنده‌اید اگه درسته یه نفر رو بفرستید سراغم ڪه من از خودڪشے منصرف بشم و الان شما اومدید اینجا و می‌گيد ڪه از طرف شهید همت اومدید. • @khadem_koolehbar