••✾••
🌷خاطره زیبا از بزرگ مرد کوچک...
اندازه پسر خودم بود ؛ سيزده ، چهارده ساله .
وسط عمليات يه دفعه نشست . . .
گفتم : ((حالا چه وقت استراحته بچه ؟))
گفت : بند پوتينم شل شده ، مي بندم راه مي افتم ..
نشست ولي بلند نشد . هر دو پاش تير خورده بود . براي روحيه ما چيزي نگفته بود ...
🌹
@khadem_mayamey🌹