الگو اخلاق و رفتارش در خانواده منحصربه‌فرد بود. برای همه الگو بود و الگو ماند. بیشتر از همه چیز حیا و نجابت چشم‌هایش زبان‌زد بود. بیرون که می‌رفتند، اگر مغازه‌ای فروشنده‌اش خانم بود، وارد نمی‌شد. سعی می‌کرد تا می‌تواند حدود شرعی را در رابطه با نامحرم حفظ کند. همة فامیل بر روی پاکدامنی و نجابتش قسم می‌خوردند. همین رفتارها محبوبش کرده بود. همه دوستش داشتند. خودش هم خیلی با محبت بود. هربار که به منزل پدربزرگش می‌رفت، اول خم می‌شد و دست پدر و مادر بزرگش را می‌بوسید. این تواضعش خیلی دوست داشتنی بود.