اوایل سال ۶۵ بود.رفتم اتاق بچه های اطلاعات. دلم برا امیرو تنگ شده بود. گفتم امیر شنیدم امسال شهید میشی!
گفت اره برج ده!
گفتم اگه مردی بنویس تا اگه شهید نشدی مدرک باشه!
نوشت اینجانب امیرو از گلکو, برج ده سال ۶۵ شهید می شوم.
امضا کرد و چسباند به کمدش.
برج ده که شهید شد هنوز ان کاغذ روی کمدش بود.