🍃🌷🕊 ‼️ 🌷قبل از علمیات مطلع الفجر بود، مسئولين سپاه و ارتش جمع شدند من و ابراهیم هم در جلسه بودیم و تعدادی از بچه ها هم در بیرون چادر مشغول آموزش بودند. همه مشغول صحبت کردن بودند که ناگهان از پنچره نارنجکی پرت شد وسط چادر! 🌷همه ی ما به یک طرف فرار کردیم و ترسیده بودیم و چشمانمان را بسته بودیم، بعد از چند ثانیه دیديم خبری نشد و دیدیم ابراهیم روی نارنجک خوابیده بود! همه ی افراد ترسیده بودند اما ابراهیم....! 🌷مسئول آموزش امد و گفت: نارنجک مشقی بود. شرمنده اشتباه شد که افتاد در چادر شما!!! گویی این نارنجک آمد تا شجاعت داش ابرام را به ما نشان دهد.... 🌹خاطره اى به ياد شهيد ابراهيم هادى @khademe_alzahra313