❗️جریان عجیب سکتهٔ علامه ⚡️حساب پس دادن در برابر کارهای خوب 🔰توجه به دو نکتهٔ مهم و ضروری مرحوم علامه [طهرانی] (قدس سره) در یکی از سکته‌هایی که اواخر عمر کرده بودند، به یکی از شاگردانشان که به عیادتشان رفته بود، فرموده بودند به من از عالم معنی گفتند که سكتهٔ شما دو علت داشت. یکی این بود که در ساختن منزلتان بنایی داشتید؛ بنا می‌خواست در قسمتی از منزل پله‌ای بسازد ولی هر چه می‌کرد نمی‌توانست پله و پاگرد را درست دربیاورد و کارش از جهت فنی صحیح نبود؛ شما به او تذکر دادید که اینگونه صحیح نیست و باید اینطور بسازید؛ بنا ابتداء قبول نکرد ولی پس از بحث و گفتگو بالأخره ثابت شد که نظر شما درست بوده و قرار شد طبق نظر شما آن پله را بسازد. بعداً هر کس از مهندس‌ها هم که دید گفت همین روش صحیح است. اما تذکری که به آن بنا دادید در جلوی شاگردانش بود و دل این بنا شکست. بیست و چند سال از این قضیه گذشته و یک علت این سکته این مسأله بود که به خاطر رضای خدا و درست انجام شدن کار شما چنین تذکری به آن بنا در برابر شاگردانش دادید ولی بهتر از این هم می‌شد عمل کنید. این را می‌گویند حساب پس دادن در برابر کارهای خوب که در آخر فرمایششان بود: «ما الآن در تحت حسابیم! و خداوند یک حسابهایی دارد از ما می‌کشد اصلاً باور نمی‌کنید! باور نمی‌کنید! من برای شما بگویم باور نمی‌کنید. وقتی ما خودمان این طور در تحت حسابیم و نسبت به حسناتی که انجام دادیم (نه سيّئات!) داریم حساب باید پس بدهیم و حساب هم خیلی مشکل است!» مرحوم حضرت علامه (قدس سره) به خاطر جبران آن یک جمله‌ای که بیست و چند سال قبل به خاطر خدا در مقابل شاگردان به آن بنا گفته بودند و دل او رنجیده بود، بعد از بهبودی از سکته، آن بنا را در تهران به سختی پیدا کرده، به منزلشان در مشهد دعوت نمودند و هزینهٔ رفت و برگشتش را متقبل شدند و پذیرایی مفصلی از او به عمل آوردند. خداوند از اولیاء خودش که در دنیا از کارهای بد خود را پاک و خالص کرده‌اند، برای کارهای خوبشان و برای ترک اولی‌ها اینطور حساب می‌کشد، پس وضعیت ما چگونه خواهد بود که توجهی به ظرائف اخلاق و دین و سیرهٔ اولیاء الله نداریم؟! اگر کار عالم اینطور باشد، که هست، و حتی از حسنات و خوبی‌های ما حساب می‌کشند، پس وای به حال ما. خداوند از ما نیز نسبت به همهٔ اعمال حساب می‌کشد و حساب آن عالم هزار هزار برابر سخت‌تر است. اینجا یک ولی کامل خدا با یک سکته و فشار ممکن است حساب حسناتش هم تسویه شود، اما امثال ما در عالم آخرت خدا می‌داند که چگونه آن عواقب و عقبات و مراحل را باید طی کنیم. انسان هر چه بیشتر در عواقب اعمالش در عالم آخرت تأمل کند بیشتر می‌فهمد که باید نسبت به همهٔ امور حسنه غیرت به خرج دهد و از کنار چیزی راحت عبور نکند و اگر سهل انگاری کنیم ضررش به خودمان برمی‌گردد. باری، توجه به این دو نکته بسیار ضروری است: اولاً تمام مطالبی که بیان شد برای این است که هر کس خودش به تنهایی سعی کند مراعات کند و نسبت به آن‌ها غیرت به خرج دهد. یکی از وساوس شیطان اینست که انسان وقتی به این مسائل توجه کرده و برای عمل به آن قدم برمی‌دارد، در درون خود نسبت به کسانی که این مسائل را مراعات نمی‌کنند خدای ناکرده اعتراض می‌کند و به دیگر مؤمنین بدبین می‌شود و در دلش می‌گوید پس چرا فلانی به این سیرهٔ شرعی عمل نمی‌کند؟ چرا؟ چرا؟ ابداً نباید چنین حالی در قلب مؤمن به وجود بیاید. باید کار دیگران را حمل بر صحت کند و احتمال بدهد که هر کس در زندگی شخصی خود حکمتی و عذری در کارش داشته است، و البته باید از خیرخواهی و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر نیز کوتاهی نکند. دوم آنکه غرض از این بحث‌ها توجّه به اهمیت دستورات و آداب و سنن دین است، ولی راهکارهای اجرائی این مسائل ظرافت و دقت فراوانی دارد. انسان باید جوانب را مراعات کند و دقت کند که حق دیگران را ضایع نکند و کسی را نرنجاند. رفق و مدارا را در انجام این مسائل حفظ کند و اگر زن و فرزند، مؤمن را همراهی نمی‌کنند، مؤمن باید ایشان را تحمل کرده و با ایشان همراهی کند و خلاصه ضرورت یک مسأله چیزی است و روش اجراء آن و مراعات ظرائف آن چیز دیگر. 📚 غیرت حسینی و عفت زینبی، ص۵۷-۵۹