سردار سید محمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح، در خاطره ای شنیدنی به ماجرای اسارت یکی از نیروهای تفحص شهدا توسط اشرار عراقی اشاره می کند و می گوید:
«دو مرتبه پیش آمد که یکی از نیروهای ما را در تفحص دزدیده و بردند. یکبار که نیروی ما خودش فرار کرد و بار دوم توسط اشرار مسلح بود.
من با آن ها مذاکره کردم. آن ها برای آزادی نیروی ما 150 هزار دلار پول می خواستند. همه امکانات را در عراق از جمله حشدالشعبی، استخبارات، سفارت، وزارت خارجه، وزارت دفاع و... را بسیج کردیم اما نتیجه نداشت. آن ها مسلح بودند. من خودم برای مذاکره رفته بودم.
8 روز بود که رفیق ما را نگه داشته بودند. من برایش نذرهای کرده بودم از جمله صد صلوات به نیت حضرت ام البنین(س) که 99 صلوات را فرستاده بودم و یکی را گرو نگه داشته بودم. وقتی بعد مذاکره دوستان گفتند برویم و بی فایده است، من در خیابان 20 متری از آن ها فاصله گرفتم و رو به قبله گفتم: "یا ابوالفضل(ع)! من صلوات مادر شما را گرو نمی گیرم و می فرستم. دیگر خودت می دانی."
صلوات صدم را که فرستادم، رفتم وسط جاده و دیدم نوچه آن مسلحین وحشت زده سمت من آمد و گفت:" یک وقت ما را با ابوالفضل طرف نکنی. من خودم با مسئولیت خودم مشکل شما را حل می کنم. حتی شده کلت خودم را می فروشم و مشکلت را حل میکنم. " همین هم شد و همکار ما را تحویل داد و حتی دوربین 10 میلیونی او را هم پس داد.»