📎🔹عقل و عشق یا غریزه
محمدهادی صحرایی
و براى آن دو سوگند ياد كرد كه بیشک من از خيرخواهان شما هستم. آیه 21 سوره اعراف
خدای متعال در قرآن، داستانهایی از افراد و اقوام گذشته نقل میکند که در اصل فرمول و قاعده زندگی است. داستانهایی که یا نقطه عزیمت یک جریان در ساختمان خلقت هستند یا چگونگی تولد یک اخلاق و یا شروعی برای یک انحراف. ولی مهم این است که داستانهای منتخبی که خدا برای درس و عبرت ما آورده، مطالبی در خود نهفته دارند که میتوان با فهم صحیح آن، فلسفه خلقت انسان و شیوه زندگی صحیح را فهمید و راه را از بیراهه شناخت. اگر فهمیده باشیم که خدای بزرگی که مبدأ عقل و عشق و عاطفه و خالق مخلوقات است و به ارتعاشات مغز و اعماق قلب و افکار و احوال ما آگاه و میلیاردها انسان مثل من و شما را خلق و مدیریت کرده و به سوی خود بازگردانده است، خواهیم دانست که هرگز کسی نمیتواند غیر از او آنچه به صلاح بشر است را تشخیص دهد.
و همین نکته سادهای که با هم مرور کردیم را متأسفانه آدم و حوا که پدر و مادر ما هستند و سلام خدا و ما نثارشان، دقت و رعایت نکردند و شد آنچه که از گرفتاری و درد و رنج و زحمت و ابتلاء میبینیم. نکته عجیب اینکه در طول تاریخ بشر نیز میلیاردها انسان بودهاند که به هماناشتباه دچار شده و عاقبت ناخوشاش را تجربه کردهاند و باز هم متأسفانه بسیاری از مردم حتی امروز که ادعای عصر خرد و دانش دارند هم همان نکته ساده را نادیده گرفته و لطمه میخورند. پس، از این قانون و قاعده ساده نباید ساده گذشت، باید آن را ملاحظه و مراقبت کرد و سخت به کار بست تا مثل آن کسی که پوست موز افتاده بر زمین را دید و گفت انگار باز هم باید بیفتم، مایه خنده و تعجب نسلهای بعدی نشویم.
ترجمهای که در پیشانی این نوشته آمد، روند شروع فریب را نشان میدهد که ابلیس، توانست با قَسمهای سخت و دروغ، آدم و حوا را با تحریک « میل به جاودانگی» که فطری است و ادعای « خیرخواهی» که جذابیت دارد، فریب دهد و به نافرمانی مجبور کند و آنها را برهنه و عریان نماید. این آیه و چند آیه قبل و بعد از آن که این داستان عبرت آموز را نقل کردهاند، نه تنها رنگ کهنگی نگرفته، که گویی داستان امروز ما را نقل میکند و نقشه تکثیر شده ابلیس که توسط شیاطین منتشر شده را برملا میکند. شیاطین جنی و انسی که در رسانههای مختلف جهان استکبار، با صرف میلیاردها میلیارد هزینه، شبانهروز مشغول فریب و لخت کردن مردم با تحریک امیال انسانی، اصرار و ابرام و فریب، و با دروغ بزرگ خیرخواهیاند و گویی کاری جز