🖌 🔹و امّا اربعینی‌ها... «و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند، برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت مى‏كردند.» (1) با مرور تاریخ انبیا که سلام و درود خدا و خوبان نثارشان، یکی از چیزهایی که بی‌شک به ذهن ما خطور می‌کند این است که اگر ما در آن دوران بودیم، چگونه رفتار می‌کردیم؟ اگر پیامبران خدا و معجزاتشان را می‌دیدیم در مقابل رسالت آنها چه رفتاری داشتیم؟ می‌پذیرفتیم یا نه؟ اگر می‌پذیرفتیم با طیب خاطر و دل آرام یا به سختی و با چون و چرا؟ اوامرشان را تمکین یا در آنها تردید می‌کردیم؟ می‌شود کسی توفان نوح ببیند و خاشع نشود؟ یا گلستان شدن آتش نمرود برای ابراهیم را ببیند و خاضع نگردد؟ می‌شود معجزات دوازده‌گانه موسای کلیم تا شکافته شدن دریا و عبور بنی اسرائیل از میان امواج کوه پیکر است را دید و دل نلرزد؟ زنده شدن مرده و محو برص و پیسی از پوست و بدن مردم توسط عیسای روح‌الله را چه باید گفت؟ آیا می‌شود پذیرفت کسانی محمد امیّ و امین که سلام و صلوات و برکات خدا بر او و خاندانش را دیدند که چگونه از آسمان، قرآن جاویدانی به زمین آورد که تاکنون جن و انس نتوانسته‌اند، یک آیه مثل آن را بیاورند ولی باز هم قلبشان نرم به ایمان نشد؟ دیدند که چگونه از مردم متفرق، خشک، خشن و جاهلی حجاز، برادرانی مثل سلمان فارسی و ابوذر غفاری و صهیب رومی و بلال حبشی و ... به‌وجود آورد که تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، هیچ بدیل و عدیلی نمی‌توان برایش یافت ولی باز هم ایمان نیاوردند. باور اینها گرچه سخت است و مثل انکار خورشید توسط کسی که نور و گرمای آفتاب را حس می‌کند می‌ماند ولی واقعیت این است که می‌شود باور کرد مخلوقاتی شبیه آدمی هستند و عقل و قلب‌هايى دارند ولی نمی‌توانند با آنها بفهمند و باور کنند؛ چشمانى دارند كه حقیقت بین نیست؛ و گوش‌هايى كه سخن حق نمى‏شنوند. و به جای حواس به هوا و هوس اکتفا می‌کنند.... ادامه مطلب