🔺️پول حمام! ✍حضرت آیت الله مکارم شیرازی: در نجف اشرف هم همان تنگنای زندگی در قم برای من تکرار شد، آنقدر از نانوا نسیه آورده بودم که از او خجالت می‌کشیدم. روزی لازم بود که به حمّام بروم، حتّی پولی که به حمّامی بدهم نداشتم، ناچار ساعت کم قیمتی را که داشتم به حمّامی دادم و به او گفتم این نزد شما باشد تا پول بیاورم؛ گویا او هم فهمید و ساعت را قبول نکرد و گفت پول را بعداً بیاورید! ولی پیدا بود که این گونه حوادث و آزمایش‌ها برای ورزیدگی در راه خداست و این فشارها الطاف خفیّه الهیّه است که از یک سو انسان را متوجّه ذات پاک او می‌سازد و از سوی دیگر روح مقاومت را در او می‌دمد. سرانجام، بن بست‌ها شکست و مسئله مالی تا حدّ زیادی حل شد... 📚رمز موفقیّت؛ خاطراتی از زندگی آیت الله العظمی مکارم شیرازی، مسعود مکارم ، ص۲۲