فــرق بین و *کسی که از زمانی چشــم باز می کنی تو را دوست دارد مــــادر است وکسی که دوستت دارد  بدون اینکه ظاهر کند  پــــدر است مــــادر تو را به جهان تقدیم می کند پــــدر تلاش می کند که جهان  را به تو* تقدیم   کند *«  به سختی می افتد* *مــــادر به تو زندگی می دهد پــــدر به تو می آموزد چگونه این زندگی را احیا کنی* *« به تلاش وادار می کند* *مــــادر تو را 9 ماه در رحم خود نگه میدارد پــــدر باقی عمر تو را حمل می کند *«* ومتوجه نیستی »* *مادر به وقت تولدت فریاد می کشد صدایش را نمی شنوی وپــــدر بعد از آن فریاد می کشد « از او گله می کنی » مــــادر گریه می کند وقتی بیمار می شوی پــــدر بیمار می شود  وقتی گریه می کنی* *« در خفا »* *مــــادر مطمئن می شود که گرسنه نیستی پــــدر به تو یاد می دهد که گرسنه نمانی* *« درک نمی کنی »* *مــــادر تو را روی سینه اش نگه می دارد پــــدر تو را به دوش می کشد « او را نمی بینی » مــــادر چشمه محبت است وپــــدر  چاه حکمت *« و می ترسی از* عمق چاه »* *مــــادر مسئولیت از دوش تو بر می دارد پــــدر  مسئولیت را در وجود تو می کارد* *« تو را به سختی می اندازد »* *مــــادر تو را از سقوط نگه می دارد پــــدر می آموزد بعد از سقوط بلند شوی مادر یاد می دهد چگونه روی پای خود راه بروی پدر یاد می دهد چگونه در راه ها ی زندگی حرکت کنی* *مــــادر کمال وزیبایی را منعکس می کند پــــدر واقعییت ها وتلاشها  را منعکس می کند* *مهــر مــادری را هنگام ولادت  حس می کنی* *مهــر پــدری  را وقتی پــــدر شدی حس خواهی کرد* *بنابرایــن مــــادر با چیــزی مقایســه نمی شود* *و پــــدر تکــرار نخواهــد شــد*. ‌‎  ‎‌‌