📚 *ادامه 👈شرح خطبه ۱۲۸ نهج البلاغه*
( آیت الله مکارم)
📛 *فتنه اى وحشتناک در پيش است:* 🔻
👈در اين خطبه نخست امام (عليه السلام) *«احنف بن قيس» را که از رهبران و خردمندان طايفه خود بود، مخاطب قرار داده مى فرمايد :*
*«اى احنف ! گويا من او را مى بينم که با لشکرى بدون غبار و بى سروصدا، بدون حرکت افسارها وشيهه اسبان به راه افتاده، و زمين را زير قدمهاى خود که همچون پاهاى شترمرغان است در مى نوردند !»*
🌴امام (عليه السلام) نامى از اين رييس لشکر نبرده ولى قراينى که در جمله هاى بالا و جمله هاى بعد مى آيد به خوبى نشان مى دهد که اشاره به *«صاحب الزنج» است همان مردى که در سال 255 هجرى قمرى در «بصره» قيام کرد و بردگان را دور خود جمع نمود، و فتنه بسيار عظيمى در آن جا و نقاط ديگر بوجود آورد،*
📛 *لشکر «صاحب الزنج» لشکر پياده اى بوده، گروهى پا برهنه و جان به لب رسيده بر ضدّ اربابان قيام کردند و از حدّ گذارندند و جنايات عجيبى مرتکب شدند.*
📙تعبير به «يُثِيرُونَ الاَْرْضَ بِأَقْدَامِهمْ...» نشان مى دهد که *پاهاى آنها برهنه بود و به خاطر اين که يک عمر با پاى برهنه راه رفته بودند پايشان همچون پاى شترمرغ پهن شده بود و با اين حال چابک و تندرو بودند.*
🌴«سپس در ادامه اين سخن امام (عليه السلام) فرمود :🔻🔻
⛔ *واى بر کوچه هاى آباد و خانه هاى پر زرق و برق شما ! که بالهايى همچون بالهاى کرکسان و خرطومهايى همچون خرطوم فيل ها دارد !و...*
🟪 «بصره» در آن زمان بسيار آباد بوده (هر چند بردگان در نهايت بدبختى و عسرت زندگى مى کردند) خانه هاى آنها همچون قصرهايى بوده که بالکنها و سايه بانهاى زيبا و ناودانهاى خرطوم مانند جالب، بر زيبايى آن مى افزوده است و چنانکه خواهد آمد، همه اينها با شورش «صاحب الزنج» به ويرانى کشيده شد و صاحبان آن قصرهاى زيبا در خاک و خون غلطيدند.
📙تعبير به «لاَ يُنْدَبُ قَتِيلُهُمْ، وَلاَ يُفْقَدُ غَائِبُهُمْ» به خوبى نشان مى دهد که *اين بردگان نه خانه و خانواده اى داشتند و نه اقوام و بستگانى که بر کشتگانشان گريه کنند و از گم شدگانشان جستجو نمايند، و اين از اوصاف بردگان آن زمان بود که با قهر و غلبه از کشورهاى دور دست مخصوصاً آفريقا آنها را به داخل ممالک اسلامى و غير اسلامى مى آوردند و بر خلاف دستورات اسلام همچون حيوانات با آنها رفتار مى کردند و قيام «صاحب الزنج» عکس العملى بود در برابر اين رفتار غير اسلامى و غير انسانى.*
⛔سپس در پايان اشاره به *بى ارزش بودن متاع دنيا* در نظر امام (عليه السلام) میکند.
💠 *گويى دنيا موجود زنده شرور و بى ارزشى است که امام (عليه السلام) او را به رو افکنده و ارزش ناچيزى براى آن قائل شده، و با چشم حقارت به آن نگريسته است.*
🔰اين تعبير شبيه تعبير مشهور ديگرى است که از امام (عليه السلام) در کلمات قصار نقل شده است آن جا که مى فرمايد : 🔻
*« اى دنيا ! اى دنيا ! از من دور شو ! خود را به من عرضه مى کنى ؟ و اشتياق به من نشان مى دهى ؟ هرگز آن زمان که تو مرا بفريبى فرا نرسد ! هيهات ! دور شو ! ديگرى را فريب ده ! من نيازى به تو ندارم تو را سه طلاقه کرده ام که رجوعى به آن نيست»*
🔰 *تمام بدبختى دنياپرستان آن است که دنيا را به طور صحيح ارزيابى نمى کنند و با چشم ديگر به آن مى نگرند و سر در پاى آن مى نهند و همه چيز خود را در راه آن قربانى مى کنند.*
🌴💠🌴💠🌴
📲 *جهت عضویت* 👇
خادمین امیرالمومنین(ع)( ٧ )👇
https://chat.whatsapp.com/DVaORLxzZt72LqBBdQMI0H
💠🔸🔹🔸💠
خادمین امیرالمومنین(ع) در ایتا 👇
http://eitaa.com/khademineAmiralmomenin