هو الولی
شب رحیل حضرت امام رضوان الله تعالی علیه
در باغ شهادت کماکان باز است
راه زمینه سازی نجاتبخش انسان از بندگی وپرستش شیطان ، محتاج در هم تنیده شدن علق وعرق است. هم باید بسیار عرق ریخت وهم خون داد تا آنچه را ناممکن می نمود ممکن کند. راه ناهموار وسنگلاخ بدون دقت وزحمت صاف نشود. هم عقل باید پای کار آید وهم قلب وارد گود شود. وقتی عقل عملی در کنار عقل نظری قرار می گیرد وبا هم متحد می شوند چنین گره واتحادِ میمون وخجسته ای سختیها را حتما رام می کند.
انقلابی که با رهبری حضرت روح الله رض هدایت می شد پیروز گشت وبا ورود مبارکش به جهان ، تقابلها را به هم ریخت وعوض کرد ومعادله جدیدی را معرفی کرد که البته همگی چون امروز این تقابل را نمی دیدند. امروز ما شاهد تقابل انقلاب اسلامی ونظام سلطه ایم . تقابل فقر وغنا ، تقابل مستضعفین در مقابل مستکبرین همانان که طبق وعده الهی وارثان زمین خواهند بود.
بسیجیان جان مانده از قطار شهادت خود را بازنده بزرگی می دیدند. در بدر آن فضا بودند مگر که پیدایش کنند ، ظاهرا قرار نیست آن ایام تکرار شوند وآن نسیم دوباره بوزد!
عارفان کم وسالی در آن فضا پا به عرصه وجود گذاشتند واکثری آسمانی شدند. محتاج درس وقال وقیل نشدند حقیقت را می دیدند .در عرفان، عارف کسی است که اهل شهود باشد یعنی حقیقت را ببیند. حقیقت این جهان مقابل دیده او باشد و - ولاحول ولاقوة الا بالله – را نه اینکه بفهمد بلکه با دیده قلب ببیند. با چشم بسته آنچه نادیدنیست را می بیند. " فَقَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّي آنَسْتُ نَارًا " جز کلیم الهی کسی با دو چشم باز هم آن آتش را نمی توانست ببیند چون فوق ادراک اوست. ارتباط با مثال منفصل لازم است که فوق ادراک زمینیان است.
کدامین اکسیر حیاتبخشی در جبهه های ما بود که با آنان چنین کرد؟!
نوجوان یا جوان باشی
نیتت خالص لله باشد
سالک کوی اهل بیت (ع) باشی
همین سه عامل بالهای عروجت می شوند.
بغضی گلوگیر رهایشان نمی کند
دردشان مرهمی ندارد
البته جز شهادت ورسیدن وآسمانی شدن
بحمد الله راه بوستان شهادت تنگ وباریک شد ولی بسته نشد
الهی حمد تو را سزاست که در جهاد در راهت را به روی مشتاقان باز نمودی
الهی حمد تو را سزاست که با شهادت تکریممان کردی
الهی حمد تو را سزاست که تاروپودمان را با ولایت اهل بیت علیهم السلام گره زدی
الهی توان شکر نعمت ، فوق توان ماست . ما را به فضل وکرمت بپذیر
یا قائم آل محمد!
وله الحمد