شرح حکمت ٣١
(آیت الله مکارم)
ــــــــــــــــــــــــــــ ✨
✨
اركان ايمان:⬇️
امام(عليه السلام) در اين كلام جامع، تفسيرى براى ايمان ذكر كرده كه در هيچ منبع ديگرى به اين گستردگى و وضوح ديده نمى شود;
ايمان را فراتر از جنبه هاى عقيدتى، از جنبه هاى عملى و رفتارى نيز مورد توجه قرار داده است و تمام ريزه كارى ها و نكات دقيقى را كه در تشكيل ايمان مؤثر است برشمرده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ ✅
👌
نخست ايمان را بر چهار پايه
👈
و هر يك از پايه ها را بر چهار پايه ديگر استوار دانسته👈 كه مجموعاً شانزده اصل از اصول ايمان (عقيدتى و عملى) را تشكيل مى دهد👉
✅
و به يقين اگر كسى بتواند اين اصول شانزده گانه را در خود زنده كند در اوج قله ايمان قرار خواهد گرفت👌 و چنين ايمانى است كه مى تواند دنيا را به سوى
امنيت و آرامش و عدل و داد رهبرى كند
و انسان را به مقام قرب پروردگار و اوج افتخار انسانى برساند.
ــــــــــــــــــــــــــــ💐 ــــــــــــــــــــــــــــ
همان گونه كه در ذيل اين حديث شريف خواهد آمد،🔻
◾
امام براى كفر هم چهار ستون قائل شده است
◾و
همچنين براى شك
✅و از كلام مرحوم سيّد رضى استفاده مى شود كه اين حديث شريف داراى ذيل قابل ملاحظه اى بوده كه سيّد رضى آن را از بيم طولانى شدن سخن حذف كرده ✅
✨⬇️✨
و مطابق آنچه بعضى نقل كرده اند امام(عليه السلام) در ذيل، پايه هاى نفاق را نيز مشروحا بيان فرموده است.
همان گونه كه در شرح مصدر اين كلام حكمت آميز آمد در اين كه سؤال كننده از امام(عليه السلام) درباره حقيقت ايمان چه كسى بوده اختلاف است; بعضى آن را يكى از بهترين ياران آن حضرت يعنى «عمار ياسر» و بعضى آن را يكى از دشمنان سرسخت آن حضرت يعنى «ابن كواء» مى دانند كه احتمال اول به ذهن بسيار نزديك تر است. ولى در هر حال در بعضى از روايات آمده كه امام(عليه السلام) از دادن پاسخ شخصى به او امتناع ورزيد و چون سؤال و جواب را بسيار مهم مى دانست فرمود: برو فردا بيا تا در جمع اصحاب و ياران به تو پاسخ گويم، تا اگر تو فراموش كنى ديگرى آن را حفظ كند، 👌زيرا اين گونه سخنان همچون مركبى فرارى است كه يكى آن را نمى تواند بگيرد و ديگرى آن را مى گيرد.👉
✨⬆️✨
امام(عليه السلام) در آغاز، براى ايمان چهار ستون قائل مى شود و در پاسخ سؤال پيش گفته مى فرمايد:
🌺«
ايمان بر چهار پايه استوار است: بر صبر و يقين و عدالت و جهاد»;🌺
(وَسُئِلَ عَنِ الاِْيمَانِ فَقَالَ(عليه السلام): الاِْيمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَى الصَّبْرِ، وَالْيَقِينِ، وَالْعَدْلِ، وَالْجِهَادِ).
بعضى از شارحان نهج البلاغه معتقدند كه اين پايه هاى چهارگانه همان اصول چهارگانه اخلاق است كه در مبانى اخلاق ارسطو آمده است،
وى مى گويد: ⬇️
🟢
اصول علم اخلاق چهار چيز است:
حكمت، عفت، شجاعت و عدالت.
🔰بسيارى از علماى اخلاق اسلامى نيز اخلاق اسلام را بر پايه آن تفسير كرده اند.
آنها معتقدند كه روح انسان داراى سه قوه است:
🔸قوه ادراك،
🔸جاذبه
🔸و دافعه;
🔶 قوه ادراک حقايق را تشخيص مى دهد و انسان را به تعالى علمى مى رساند.
🔶قوه جاذبه، همان قوه جلب منافع است كه از آن به قوه شهوت تعبير مى شود. البته نه فقط شهوت جنسى، بلكه هرگونه خواسته اى به معناى وسيع كلمه مراد است.
🔶قوه دافعه همان است كه از آن به غضب تعبير مى كنند و حافظ دفع زيان ها از انسان است.
👈آنها بر اين عقيده اند كه اين سه قوه داراى حد وسط و حد افراط و تفريط است،
حد وسط آنها فضايل اخلاقى را تشكيل مى دهد و منظور از «عدل» همان بهره گيرى از حد وسط است،
بنابراين هرگاه نيروى شهوت و غضب در اختيار قوه ادراك قرار گيرد و عدالت حاصل شود، اخلاق آدمى به كمال رسيده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ 💠
ولى تطبيق كلام امام بر تقسيم ارسطويى در اخلاق بعيد به نظر مى رسد، زيرا همان گونه كه در شرح اين چهار اصل خواهد آمد امام امورى را ذكر مى كند كه فراتر از آنهاست مثلا صبر بر مصيبت را به زحمت مى توان در مسئله شجاعت يا عفت جاى داد و امر به معروف و نهى از منكر را به سختى مى توان در اين دو موضوع وارد دانست و همچنين موارد ديگرى از شاخه هايى كه امام براى اين چهار اصل شمرده است، بنابراين سزاوار است ما آن را تحليل و ارزيابى كنيم و سخن مستقلى درباره تفسير ايمان و فضايل انسانى بدانيم كه از سرچشمه قرآن و علم امام(عليه السلام) جوشيده است.
ــــــــــــــــــــــــــــ 💠
از آنجا كه هدف امام(عليه السلام) در اين پاسخ به سؤال، شرح و بيان ايمان از نظر اعتقاد قلبى و آثار لسانى و جنبه هاى عملى به طور كامل است براى هر يك از اين پايه هاى چهارگانه، چهار شاخه بيان فرموده كه در عمق حقيقت ايمان پيش رفته است.
ــــــــــــــــــــــــــــ ✨
خادمین امیرالمومنین(ع) در ایتا 👇
http://eitaa.com/khademineAmiralmomenin