1_6151025467.mp3
6.76M
🔳بفرمائیدروضه هر جا سخن از زینب و دروازه شام است ساکت بـه تماشـا ننشینید، حـرام اسـت دستی که به سر می‌زنی از این غم عظمی یادآور فرق سر و سنگ لب بام است یک سر به سر نیزه عیان است ببینید مانند هلال است ولی ماه تمام است هجده قمر از نوک سنان تابد و مردم پرسند ز هم: پس سر عباس کدام است؟ مردم نزنید از همه سو سنگ بر این سر والله امام است امـام است امـام است غیر این روضه کلامی قاتل سادات نیست جای زینب بر در دروازه ساعات نیست دروازه ساعات .. چه ازدحامی شد.. به عمه سادات .. بی احترامی شد..🥹 دور و بر زینب .. پر از حرامی شد 🥹 به عمه سادات .بی احترامی شد🥹  تو کوچه و بازار ... چها به زینب شد یه چادر خاکی ... حجاب زینب شد آستین پاره ... نقاب زینب شد کمتر بدید آزار ... قافله مارو...  دور کنید از ما ... این نیزه دارا رو تا چشم نامحرم ... نبینه زنها رو  دور کنید از ما ... این نیزه دارا رو .. زود رد میشم..چرا دور کنید؟  آخه زنی که رو...ناقه نشسته سخته.. رو بگیره..با دست بسته سخته رباب.دل خون شد.... دوباره شرمنده... پای سر اصغر.. . حرمله میخنده سر علی اصغر .. . رو نی به مو بنده سرش که می افته ... حرمله میخنده وارد شام خرابم کردند... خارجی زاده خطابم کردند   🏴 @bermegali👈