در شب عمليات خبر شهادت خود را به همرزمان داده بود، پس از شروع عمليات و پيشروي به سمت اهداف از پيش تعيين شده گلوله اي دست شهيد را مجروح مي سازد اما نمي تواند در اراده شهيد تزلزلي ايجاد كند چرا كه اگر او براي مداوا به عقب برمي گشت روحيه تمام گردان تضعيف مي شد دست خود را با چفيه اش مي بندد و دوباره به پيشروي ادامه مي دهد اما موج گلوله ها و تركش هاي دشمن امان را از رزمندگان گرفته بود چون آنها از جريان عمليات آگاهي يافته بودند و حتي مي دانستند كه نيروهاي خودي از كدام محور و معبر مي خواهند حمله كنند و به همين خاطر بود كه رگبار تيربارها و گلوله هاي خمپاره و آرپي جي دشمن تمامي نداشت تا اينكه سفير رجعت غلامشاه سينه او را شكافت و او را در چهارم دي ماه شصت و پنج درنقطه وصال خود ، جزيره ام الرصاص به آرزوي ديرينه اش كه وصال معبود بود رسانيد. http://eitaa.com/joinchat/4031578114C035e8543af