🎙رفقا بیایید به فرصت‌سازی در دلِ وقایع دردناک اخیر فکر کنیم. همۀ ما به حکمتِ حاج‌قاسم ایمان داریم. باور داریم که جمله‌ها و واژه‌ها را بی‌دلیل و بی‌جا بکار نمی‌برد. او معتقد بود اتفاقاً فرصت‌های اصلی، ظرفیت‌های بزرگ، در دل تهدیدها و چالش‌ها و بحران‌هاست. همچنان که او خود استاد حل مسأله و حل بحران و فرصت‌سازی از دل تهدیدها بود. حالا این ما هستیم و یکی یکی مسائل پشت‌سر و پیش رو! ما کجا ایستاده‌ایم؟ باید از دل چالش‌های متعدد و متنوع و بعضاً چندلایه و ترکیبی، چه چیز را استخراج کنیم؟ ما باید چه چیز را بسازیم؟ ما مصرف کننده‌ایم و تماشاچی! یا تولیدکننده و مرد میدان؟ از مهمترین خصوصیات حاج‌قاسم این بود که او هیچ‌گاه هیچ‌کجا را بن‌بست نمی‌دید! برای همه‌چیز، در همه‌جا، طبق شرایط و اقتضائات وقت، راه‌حل داشت. بلندای نگاهش به ارتفاع زمین تا آسمان بود. خودش را در چارچوب سنن الهی می‌دید و بازیگر نقشی که کارگردان عالم به او سپرده است. در تحلیل‌ها، تصمیم‌ها و اقدامات باید همه‌چیز را دید. یادتان هست برای یک حرکت کوچک آقای حسن روحانی، چطور از او تجلیل کرد؟ خیلی‌ها توان هضم کارهای حاج‌‌قاسم را نداشتند. اما او قله را می‌دید. به هر کسی که به حرکتِ به سمت قله کمکی حتی بسیار اندک می‌داد، توجه می‌کرد. حاج‌قاسم‌ در آدم‌ها گُم نمی‌شد. در جزئیات نمی‌ماند. حرکت را، مسیر را و قله را می‌دید. منهای این نگاه نمی‌توانست بگوید: «جمهوری اسلامی حرم است.» او حرم را در حرکت به سمت قلۀ الهی می‌دید! حرم را در کنش مردم می‌دید. حالا حاج‌ قاسم‌ در میان ما نیست، اما فکر او، تجربۀ او و مکتب او هست... باید که مثل او شویم...