💛✨💛
متن خیلی قشنگیه👌
پسر جوانی بیمار شد.
اشتهای او کور شد و از خوردن هر چیزی
معدهاش او را معذور داشت
حکیم به او عسل تجویز کرد.
جوان میترسید باز از خوردن عسل دچار
دلپیچه شود لذا نمیخورد.
حکیم گفت: بخور و نترس که من کنار تو
هستم. جوان خورد و بدون هیچ دردی
معدهاش عسل را پذیرفت.
حکیم گفت: میدانی چرا عسل را معده
تو قبول کرد و پس نزد و زود هضم شد؟
جوان گفت: نمیدانم.
حکیم گفت: عسل تنها خوراکی در جهان
طبیعت است که قبل از هضم کردن تو،
یک بار در معده زنبور هضم شده است.
پس بدان که عسل غذای معده توست و
سخن غذای روح توست.
و اگر میخواهی حرف تو را بپذیرند و
پس نزنند و زود هضم شود، سعی کن
قبل سخن گفتن،
سخنان خود را مانند زنبور که عسل را در
معدهاش هضم میکند، تو نیز در مغزت
سبک سنگین و هضم کن سپس بر زبان
بیاور....!
@Bakhoda40