📖
اهتزار پرچم دهه هفتادیها در قلب حلب
🎤 گفتوگو با خانم زینتسادات موسوی، مادر گرانقدر شهید مدافع حرم سیّدمصطفی موسوی
👈کتاب «
#بیست_سال_و_سه_روز» زندگی شهید مدافع حرم سیدمصطفی موسوی را روایت میکند که در ۲۱۶ صفحه به قلم خانم سمانه خاکبازان نوشته و توسط انتشارات روایت فتح چاپ و منتشر شده است.
🔹مادر شهید: سیّدمصطفی از بچگی به پایگاه بسیج رفتوآمد داشت. یک بار در نوجوانی با پسرخالههایش به میدان تیر رفته بود که کلاه اندازه سرش نبود و بهخاطر جثهی کوچک سیّدمصطفی و تکان و ضربهی اسلحه، کلی اذیت شده بود. اخبار منطقه را بسیار دنبال میکرد. زیاد اهل تلویزیون و سینما نبود؛ اما با دیدن یک قسمت از سریال زندگی شهید بابایی نشست و تا آخرش را دید. بعد از دیدن فیلم بهیکباره متحول شد. شانزده، هفدهساله بود. دانشگاه را هنوز شروع نکرده بود. عکس شهید بابایی را آورد، در اتاقش زد و رفت دنبال خلبانی. گفت مامان دوست دارم خلبان بشوم، مثل شهید بابایی و شهید دوران. میخواهم هواپیمایم را پر از مهمات کنم و بروم بزنم به قلب تلآویو، این غدهی سرطانی را میخواهم نابود کنم.
🔹میگفت که میخواهم مثل شهید بابایی بشوم. رفت دنبال خلبانی و امتحانهایش را هم گذراند، تا رسید به قسمت پزشکیاش. بچه که بود پاهایش پرانتزی بود ولی کاملاً سالم بود. گفت پاهایم را که با دستگاه دیدند، گفتند تو بچه که بودی پاهایت پرانتزی بوده. گفتند بعدها در تمرینات به مشکل میخوری. لذا قبولش نکردند. وقتی آمد خیلی ناراحت بود؛ ولی میگفت مطمئنم خدا پاداش من را یکجور دیگر قرار است بدهد.
🗓۳۰ آبان،
انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر سه کتاب «هواتو دارم»، «مجید بربری» و «بیست سال و سه روز»
🔍متن کامل گفتوگو را بخوانید👇
khl.ink/f/58310