🔰 خاطرهای از نحوهی کمکرسانی حضرت آیتالله خامنهای به سیلزدگان ایرانشهر
🎙 راوی: آقای علیاصغر پورمحمدی
🔻 تیر ماه ۱۳۵۷ بود که خبر آوردند ایرانشهر سیل آمده است. بهسرعت به ایرانشهر رفتیم. سیل تقریباً ۸۰ درصد از خانهها را خراب کرده بود و حضرت آقا یک پایگاهی در شهر دایر کرده بودند به نام کمک به سیلزدگان در مسجد آلرسول ایرانشهر. ما هم به آنها پیوستیم. اولین کمکی که به مردم میکردیم، آرد بود که از یزد توسط آیتالله صدوقی و از رفسنجان فرستاده بودند. قرار بود که آیتالله خامنهای با یک ماشین پژو ۴۰۴ بروند و به وضعیت سیلزدهها رسیدگی کنند.
🔹️ در آن جمع فقط من و حضرت آقا گواهینامه داشتیم و به همین دلیل همراه ایشان رفتیم به خانههایی که سیل زده بود. یک راهنمای محلی هم داشتیم. در کَپرها به زبان بلوچی میپرسیدیم توی این خانه چند نفر زندگی میکنند؟ بر اساس میزان افراد، یک حواله کمک و آذوقه داده میشد که خود آیتالله خامنهای آن را امضا میکردند و تاریخ هم میزدند.
🔸️ خود آقا حین گفتوگو با اهل تسنن بلوچها در کَپرهایشان تأکید میکردند که ما روحانیون مبارز و از طرفداران آیتالله خمینی هستیم. پایگاه ما هم مسجد آلرسول است. به دلیل اینکه اکثریت جمعیت ایرانشهر از اهل تسنن بودند، آقا تأکید داشتند که حتماً ما در مسجد آلرسول مستقر باشیم تا بحث شیعه و سنّی پیشنیاید.
🔹️ در جریان کمکرسانی اگر ما یک بداخلاقی یا تندی میکردیم، ایشان میگفتند محبت کنید، ما مهمان اینها هستیم. خودشان اینقدر به ایرانشهریها محبت میکردند که علمای سنّی ایرانشهر، مولویها، معلمین ایرانشهر دوستدار حضرت آقا شده بودند.
🔸️ چند روزی که از کمکرسانی به سیلزدگان ایرانشهر گذشت و با کمکهایی که از قم بیشتر توسط آیتاللهالعظمی گلپایگانی، از یزد توسط آیتالله صدوقی، از کرمان و از رفسنجان شده بود، آرد و روغن و چای به مقدار زیادی انبار شده بود. به همین علت با موافقت حضرت آقا، بنا شد به همهی فقرای ایرانشهر کمکرسانی شود.
🔹️ شاید ده روز طول کشید که ما کل ایرانشهر را طبق آماری که وجود داشت، کمکرسانی کردیم. حتی به برخی شهرهای دیگری که فقیر در آنجا زیاد بود، نیز کمک رسید.