بیا که عطر تو پیچیده یوسف زهرا
بریده ام ز ترنج تو هر دو دستم را
طلوع کن ز پس سالهای دور و دراز
که خسته ایم ازین روزگار بی معنا
نه اشتباه شد انگار! درد دلتنگیست
برای دیدن تو میزنیم پر پر ما
حلال کن که نیامد ز دست بیش از این
نمیشناسیم از شادی تو سر از پا
خطا زیاد و ولی بخششت زیاد تر است
ببخش مانده ی هجران بعد از این، بر ما
نه آفتاب نباشد حیات خواهد بود،
نه طاقتی و توانی است بی تو ماندن را
هزارسال گذشت و هنوز منتظریم
به خیمه تو بگو راهمان دهند آقا.
🖋 آذر بیات
به کانال تخصصی رهبر انقلاب بپیوندید🔻
@khamenei_velayat