🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼❄️🌾🌼 🔆توبه ابراهیم ادهم درباره ابراهیم ادهم گفته اند: وی از جمله پادشاه زادگان بلخ بوده روزی به صحرا بیرون آمده بود و به عزم شکار منتظر بود که ناگاه آهویی از پیش او برخاست و او در پی آهو بتاخت و راه بسیار قطع کرد. ناگاه هاتفی آواز داد: «ألهذا خُلقتَ؛ آیا تو را برای این کار آفریده اند؟» ابراهیم بیدار شد و گفت: نه، مرا از بهر این کار نیافریده اند پس از اسب پیاده شد و در راه شبانی از شبانان پدر خود را دید اسب و جامه خویش به او داد و لباس های او را گرفت و روی به صحرا نهاد. سپس به مکه رفت و در آن جا توبه نمود. کار وی در راه دین به قدری قوی شد که مستجاب الدعوه گردید.[1] [1] جوامع الحكايات و لوامع الروايات، ص 254 📚منبع : کارگر، رحیم؛ داستان ها و حکایت های حج، ص: 156 ‌‌ به جمع ما بپیوندید 👇🏻👇🏻😉 🆔 @khandebor 💯