سلام وقتی خنده بیجا میاد سراغت😂 منو دوستم تو مراسم ختم بنده خدایی ک برعکس ردیف صاحب مراسمم نشسته بودیم این دوست ما داشت قران میخوند دیدم برداشت خرماشو هم خورد منو بگی اینجوری شدم😳 گفتم اینجا جا کلاس گذاشتن نیست گفت چی گفتم چرا گردو تو خرما رو نخوردی گزاشتی تو پیش دستی🙄 یهو مثه برق گرفته ها تو پیش دستشو نگاه کرد 😧😬گفت کلاس کوجا بود حواسم به قران بود فک کردم خرماهه خرابه ، سریع دراوردمش بدون توجه که گردوئه😬😤 سریع یه نگاه دور و ورش کرد برداشت گذاشت دهنش منو بگین دیگ با این صحنه منفحر شدم چادرو کشیدم روسرم چنان خنده م گرفته بود ک شونه هام میلرزید یهو یکی زد ب شونه م گفت خدا صبرتون بده درکتون میکنم دیگه من تا اخر مراسم از زیر چادرم نتونستم بیام بیرون 😂😂😂😂 دوستمم به همدردی با من زیر چادرش میخندید 😁😁 عجب داستانی بود خدامارو ببخشه😢😢😂 🤦‍♀🤦‍♂😂 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌http://eitaa.com/joinchat/1264386052C42a3f9bca9 👆👆👆👆