خاطره بارداری خاله م😅
سلام میخوام یه سوتی از دوران بارداری خالم تعریف کنم
خاله من ماه ۸ بارداری بود تو خونه تنها بود هوس حلوا میکنه می ره حلوا درست میکنه و به ۵ ۶ تا از همسایه ها هم میده که مثلا بوش دراومده بعد یه دفعه هوسش میخوابه میل نداشته نمیخوره باهم چون خالم خسته بود اون روز دخترشو برده بودیم خونمون شب شد ما رفتیم اونجا خالم حلوا آورد ما هم خوردیم
من یه تیکه برداشتم دیدم اااای واااای دارم میسوزم نگو خالم به جای دارچین کلی فلفل ریخته تو حلوا 😳🙊😰😂بیچاره خالم میگفت ابروم جلو همسایه ها رفت
کانالهای ما👇
@farzandbano
@khandehpak
@menoeslami
@BaSELEBRTY