همسر_شهید مدافع_حرم علی_شاهسنایی شب عروسی هنگام برگشتن ازاتلیه ، علی آقا به من گفتند اگر موافق باشید قبل از رفتن پیش مهمانها ، اول برویم خانه خودمان و نمازمان رابا هم بخوانیم ، یک نماز دونفره عاشقانه و این هم درحالی بود که مرتب خانوادهامون به ایشان زنگ می زدند که چرا نمی آیید ، مهمانها منتظرند ، من هم گفتم قبول ، فقط جواب آنها باشما ایشان هم گفتند مشکلی نیست موبایلم را برای یک ساعت می گذارم روی بی صدا تا متوجه نشویم بعد با هم به خانه پر از مهر و محبتمان رفتیم و بعد از نماز به پیشنهاد ایشان یک زیارت عاشورای دلچسب دو نفره خواندیم و بنای زندگیمان را با معنویت بنا کردیم و به عقیده من این بهترین زیارت عاشورایی بود که تا حالا خوانده بودم و من آن شب بیشتر به عمق اخلاص و معنویت همسرم پی بردم و خواندن زیارت_عاشورا کار همیشگی ایشان بود . هرصبح و شام با تمام وجودشان می خواندند و سفارششان هم به من همین بود که هیچ موقع خواندن زیارت_عاشورا را فراموش نکن که من هرچه دارم ازبرکات همین است ، حتی از سوریه هم که تماس می گرفتند مرتب این موضوع را یادآوری می کردند . ┏━━━ 💞 💫 🦋 ━━━┓    🏡 @khaneh_norani ✨ ┗━━━ 🦋 💫 💞 ━━━┛