#نکات_اختلاقی
🚨 از کجا بدانیم متکّبر یا
حسود یا طمعکار هستیم؟
اگر کسی اشتباه کرد و از ما عذرخواهی کرد و ما نتوانستیم او را ببخشیم، یا اگر از معذرتخواهی کسی خوشحال شدیم و در خود احساس ناراحتی از خرد شدن کسی در برابر خود نکردیم، دچار بیماری خانمانسوز تکّبر هستیم.
اگر نتوانستیم به دیگران سلام دهیم و منتظر ماندیم به ما سلام دهند، دچار تکّبر هستیم.
اگر مجلسی رفتیم و دوست داشتیم دیگران به پای ما برخیزند، و در صدر مجلس دنبال مکان نشستن گشتیم، دچار تکّبر هستیم.
اگر نتوانستیم با کودکان بازی کنیم و حس کردیم بازی با کودکان در شأن ما نیست، دچار تکّبر هستیم. گاهی پیری و بیماری و فقر، انسان را به سمت تواضع میکشاند. وقتی عیادت انسان بیماری میرویم میخندند، چون تکّبر برایش معنی ندارد. پس بدانیم با کودکانی که هم بازی میشویم، روزی بزرگ شده و نوجوان و جوان خواهند شد و هرگز تکّبر ما را فراموش نخواهند کرد. و بدانیم که نبیّ مکرم اسلام با آن همه عظمت، روزی هم بازی کودکان شد، تا وقت نماز تنگتر شد و فرمود برای من تنگ شدن وقت نماز قابل تحملتر از شکستن دل این کودکان است.
انسان حسود در برابر پیشرفت و موفقیت دیگران واکنش نشان میدهد و ضمن بیاعتمادی، فال بد میزند. مثال: دختر همسایه که فقیر است، با مرد ثروتمندی ازدواج کرده است. حسود میگوید: در این ازدواج خطری هست و مشکوک است، یقین دارم بعدا کارشان به طلاق میکشد، چون این دو جفت هم نیستند...
انسان طمعکار، از داشتههای خود ناراضی است و همیشه در خود، حس عقبماندگی میکند. کسی که از زندگی خود بیدلیل ناله میکند و ناراضی است، طمعکار است.
بدانیم تکّبر، شیطان را از مقام خدا به جهنم راند و از مرحومی به ملعونی رساند. طمع آدم را از بهشت دور کرد و حسادت، اولین قتل تاریخ را ( هابیل و قابیل ) رقم زد. از این سه صفت گناه، صدها گناه چون سلول سرطان، تکثیر میشود.
🤝 عضویت در
#خانه_های_قرآنی :
از لینک زیر 👇
https://eitaa.com/khanehaye_ghorani