#نیشابور 🍃🌸🇮🇷ایرانِ‌زیبا🇮🇷🌸🍃 🍃🌷عطارِ نیشابوری🌷🍃 🍃🌲☀️ نام اصلی عطار «فریدالدین ابوحامد» بوده‌و درروستای «کدکن» نیشابور به دنیا آمده. 🍃🌲☀️پدرش عطاری داشته (دارو فروشی) و فریدالدین هم بعد از مرگ پدرش به همین شغل مشغول شد. 🍃🌲☀️عطار علاوه بر دارو فروشی، به کار طبابت هم مشغول بود ؛اهل دین و دیانت و اخلاق نبود و به‌عیاشی میپرداخت. 🍃🌲☀️روزی عطار در دکان خودبود که درویشی به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله «چیزی برای خدا بدهید» از عطار کمک خواست؛ ولی عطار به درویش چیزی نداد.!!! 🍃🥀🕊درویش به او گفت: «ای خواجه تو چگونه می‌خواهی از دنیا بروی؟» 🍃🌲☀️عطار گفت: «همان‌گونه که تو از دنیا می‌روی.» 🍃🥀🕊درویش گفت: «تو مانند من می‌توانی بمیری؟» 🍃🌲☀️عطار گفت: «بله.» 🍃🥀🕊درویش کاسه چوبی خود را زیر سر گذاشت و با گفتن کلمه «الله»، از دنیا رفت.!!!! 🍃🌲☀️عطار چون این را دید، شدیدا منقلب شد و از دکان خارج شد و راه زندگی خود را برای همیشه تغییر داد. 🍃🌲☀️او بعد از مشاهده حال درویش دست از کسب و کار کشید و به خدمت عارف «رکن‌الدین» رفت که در آن زمان عارف معروفی بود. 🍃🌲☀️ به دست او توبه کرد وسالها به‌مجاهدت با نفس مشغول شد . 🍃🌲☀️ عطار قسمتی از عمر خود را به رسم سالکان ؛در سفر گذراند و سفرنامه‌ای نوشت. 🍃🌲☀️او که قریحه شعر داشت اشعاری عرفانی و اخلاقی از خود بجای گذاشت. 🍃🌲☀️ وی سرانجام در حمله مغول به نیشابور؛ شهید و در همان جا بخاک سپرده شد. @khandehhalalll