✅حلوافروش و مشتری
✍مردی، حلوافروش را گفت که کمی حلوایم به نسیه ده. حلوافروش گفت: بچش، حلوای نیکی است. گفت: من به قضای رمضان سال پیش روزه دارم. حلوافروش گفت: پناه به خدا! اگر با چون تو معامله کنم تو قرض خدا را سالی به دیگر سال عقب اندازی با من چه خواهی کرد؟
📚 کشکول شیخ بهایی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•