مکالمه شمر و ابن‌ضبابی در سریال مختار -پشیمان نیستی شمر؟ پیشمان از چه؟ -از جنگ با حسین. یابن ضبابی حسین اگر زنده شود و بخواهد دوباره علیه یزید اقدام کند، من اولین کسی هستم که مقابلش می‌ایستم -شمر قبول نداری در قصه حسین ما فریب یزید را خوردیم‌؟ چه فریبی؟ چه کشکی؟ حسین چون نوه پیامبر است می‌تواند بدعت بیاورد، سنت بشکند و بر خلیفه بشورد؟ -شمر تو این حرف‌ها را از ته دل می‌زنی؟ مرا سفیه دیده‌ای یا خیال می‌کنی جاسوس آل امیه‌ام و قرار است تورا تفتیش عقیده کنم؟ من منم دیوانه، رفیقت. ما ظاهرا عقد اخوت بسته‌ایم اولا: بیعت نکردن باهر خلیفه‌ای بدعت در دین نیست، علی‌الخصوص خلیفه‌ای مثل یزید که آشکارا حدود الهی را می‌شکست دوما: بیعت شکستن اگر معصیت باشد، همه کسانی که در صفین با علی بیعت شکستند معصیت‌کارند از جمله من و تو... پ.ن. چه خوبه که سریال‌هایی مثل مختار رو با دقت در مکالمه‌ها نگاه کنیم، چرا که برخی از حرفها واقعا علمی، زیبا و پاسخ به شبهه است. @kettabkhanha