♦️در آیه بعد، به نتیجه اعمال آنها اشاره کرده، مى فرماید: در این هنگام که کافران و آنها که با فرستاده پروردگار به مخالفت برخاستند، دادگاه عدل خدا را مى بینند و شهود و گواهان غیر قابل انکارى در این دادگاه مشاهده مى کنند، آن چنان از کار خود پشیمان مى شوند که آرزو مى کنند کاش خاک بودند و با خاک هاى زمین یکسان مى شدند (یَوْمَئِذ یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ عَصَوُا الرَّسُولَ لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الأَرْضُ).
♦️این تعبیر، همانند تعبیرى است که در آخرین آیه سوره نبأ مى خوانیم: وَ یَقُولُ الْکافِرُ یا لَیْتَنِى کُنْتُ تُراباً: در این هنگام کافر مى گوید: اى کاش خاک بودم !
♦️تعبیر به تُسَوّى اشاره به مطلب دیگرى نیز مى کند و آن این که کافران علاوه بر این که آرزو مى کنند خاک شوند، علاقه دارند که خاک ها و قبرهاى آنها هم در زمین گم شود و با زمین هاى اطراف یکسان گردد، و به کلى فراموش شوند!.
♦️و در این موقع است که آنها هیچ واقعیتى را نمى توانند کتمان کنند (وَ لا یَکْتُمُونَ اللّهَ حَدیثاً); زیرا با آن همه شهود و گواهان، راهى براى انکار نیست.
♦️البته این سخن هم منافاتى با آیات دیگر ندارد که مى گوید: بعضى از کافران در روز قیامت نیز حقایق را کتمان مى کنند و دروغ مى گویند; چرا که دروغ گفتن آنها قبل از اقامه شهود و گواهان است، ولى بعد از آن که هیچ جاى انکار نمى ماند ناچار مى شوند که به همه حقایق اقرار کنند.
🌺🌺🌺🌺
در یکى از خطبه هاى امیر مؤمنان(علیه السلام) آمده که فرمود: روز رستاخیز خداوند بر دهان افراد، مهر خاموشى مى نهد، تا سخن نگویند و در این هنگام دست ها به سخن درمى آیند، پاها گواهى مى دهند و پوست هاى تن، اعمال خود را باز مى گویند و در این موقع هیچ کس نمى تواند واقعیتى را کتمان کند.
♦️بعضى از مفسران احتمال داده اند: منظور از لا یَکْتُمُونَ اللّهَ حَدیثاً این است که آنها آرزو مى کنند: اى کاش! در دنیا که بودند واقعیات را مخصوصاً درباره پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) کتمان نمى کردند.
♦️بنابراین، جمله مزبور عطف بر جمله لَوْ تُسَوّى بِهِمُ الأَرْضُ مى شود، ولى این تفسیر با ظاهر لا یَکْتُمُونَ که فعل مضارع است سازگار نیست و اگر این معنى مراد بود باید گفته شود: وَ لَمْ یَکْتُمُوا .
@khat_enghelab1357