ختم مادر
متن مجلس حضرت زهرا(س)
کیست مادر ؟ آنکه در دنیا و عقبی مادر است
بس که بر خود دیده رنج سلطان غمه مادر است
اون باغ چه خاره که لاله زار بهووه
هوا چه خشه بوی بهار دهووه
بلبل بخونه ته دل قرار بعیره
اون خنه خشه که جان مار دهووه
اشعار مقام مادر (2)
در گلستان ادب آموزگارم مادر است بعد رب العالمین پروردگارم مادر است
من که شاگرد دبیرستان عشق مادرم اولین معشوق من در روزگارم مادر است
هرچه بودم هر چه هستم هر چه دارم مادراست هستیم از هستیش ، دار و ندارم مادر است
مهربانتر از تمام مهربانان جهان هم رفیق بی کلک هم جانثارم مادر است
مادرم عمرو جوانی را به پایم خرج کرد شمع نیمه سوزشبها ، غمگسارم مادر است
گرمی آغوش مهرش را ندارد آفتاب مهربانتر دیگر از مادر خدای مادر است
مه ماه آسمون بی کجه بوردی
مه ماره مهربون بی کجه بوردی
هرچی دارمه تجه دارنه نشونی
زحمت کش قد کمون بی کجه بوردی
اشعار سوگ مادر
مادر رفتی از خونه ، غمت تودلم مهمونه
پرچم عزات روی دست کرده دل منو ویرونه ای مادر
وقتی میشم بیقرار، میام میشینم سر مزار ، گریه میکنم من از داغ تو ، روزم شده چون شبهای تار، ای مادر
بدون تو بی کسم بی تو به آخرمیرسم
تورفتی و هیچ کس دیگه نمیتونه بشه مونسم خواهرم
میخوام که فریاد کنم ، ناله هام و آزاد کنم
دلم آتیشه که نشد ، پسر م و داماد کنم ای روزگار
اشعار در سوگ همسر
به یاد، شمع رویت، همچنان پروانه می سوزم
تو رفتی، من به جایت، اندرین کاشانه می سوزم
گهی آیم ، کنار قبر تو، با دیده گریان (3)
گهی از مهربانیهای تو، در خانه می سوزم
هر دم که یادش می کنم، اشک بصر ریزد مرا
چون یاد رفتارش کنم، خون جگر ریزد مرا
آن رفته از پیشم کنون، از خاطرم کی می رود
گفتار او چون بنگرم، بغض گلو گیرد مرا
روضه اهلبیت (حضرت زهرا )
اینجا چند جا به خانواده سخت گذشت ، اول آنکه اون زمانی که مادر و به بیمارستان بردند ، دوم آنکه آن زمانی که خیلی تلاش برای سلامتی مادر کردند ، سوم آنکه آن زمانی که دکتر دست رد به سینه بچه ها زد و گفت دیگه کاری از دست ما بر نمیاد ، و سخت ترین لحظه اون زمانی هست که بچه ها نگاه کنن و فقط ببینند که مادر جلوی چشمانشون هر روز مثل شمع داره میسوزه و هیچ کاری ازدست شان بر نمیاد ، اینجا سخت ترین لحظه هست ، اینهمه سختی که شما دید میخوام فقط یک نمونه رو مقایسه کنیم با مدینه ، ببین میتونی طاقت بیاری ؟ حضرت زهرا هم تو بستر بیماری هست ، حد اقل کاری که میشه برای یک مریض کرد چیه ؟ عیادت رفتنه ، ولی حتی عیادت رفتن زنان همسایه هم با طعنه و کنایه بود ، باز هم بگم ؟ همسر بزرگوار اینجا در دوران بیماری همسر یا بعد از فوت مردم چطور به شما عزت و تاکریم میزارند ؟ ولی مولای منو شما در کوچه پس کوچه های مدینه داشت راه میرفت ، یکی سلام بزرگی کرد ، خدایا کیه ، اینجا جواب سلام منو نمیدن ، برگشت دید که مغیره با ی لبخند بر لب ، یعنی چی ؟ یعنی علی من زهرات و زدم ، لحظه وداع یادته
صدا زد علی جان حلالم کن
.در این خانه نیمه عمرم را، با تو بشکفتم، با تو پژمردم ز حالم تا با خبر نشوی، ناله هایم را، در گلو بردم
دگر خورده تیشه بر ریشه، دست باد خزان کنده بنیانم
اگر چندین زحمتت دادم، یک شب دیگر بر تو مهمانم
کتاب قصه ره لا بزنم لا ای درد منو دله من (4)
اتا اتا بوعم ته سر بلا //
مه دل خوانه شه بغض وا هاکنم
امروز هنیشم و نجوا هاکنم
*خارتن داشته و بویه نخار // انه دو. بزومه بیمارستان کنار
ته زحمت و بلاره یاد ایارمه زار نالمه زار ، زار نالمه
اون سختی سال ماه ره یاد ایارمه
چش به آسمون و مه دست به دعا
بلکه خدا هاده مه یار شفا
بنالم من اسا دست روزگار
مه دست جه بهیته مه خوار غمخوار
زبانحال فرزندان
بخونم تسّه زار زار / مه دل نعیرنه قرار
چند روز بمرده مه مار / دله غم نونه کنار
شه جان ماره قربون گل بهاره قربون
سالِ کهنه بونه نو / مه دل بهیعه کعو
نارنه گل موسّه بو / بورده مه دیدهٔ سو
شه جان ماره قربون گل بهاره قربون
زحمت بکشی بسیار / گت هاکردی مره زار
جبران نونه تنه کار / اسا نالمه زار زار
#مادر