آرزو مه ای پدر برگردی بازم به خونه
رفتی و خاموش شده بی تو چراغ این خونه
میروی کجا بابا
مهربون من بابا
سر روخاکت میذارم دلم نمی گیره آروم
هرشب جمعه بابا عکست می شینه روبروم
میروی کجا بابا
مهربون من بابا
لحظه ی خداحافظی جونم به لب اومد بابا
رفتی و خاطره هات آتش به جونم زدبابا
میروی کجا بابا
مهربون من بابا
ای فلک نفرین به تو گرفتی ازمن پدرم
چه کنم من آی خدا گرد یتیمی به سرم
قربونت برم بابا
ای تاج سرم بابا
شاعر مریم صالحی مرزیجرانی