✨مراد از دلارزدایی چیست؟
4⃣ بخش چهارم
✨برای مطالعه بخش سوم، اینجا را کلیک کنید✨
با جایگزینی دلار با ریال برای ایفای نقش «معیار سنجش» طبیعتا هرگونه افزایش در نرخ ارز، منجر به افزایش قیمت مواد اولیه ایرانی و نهایتا افزایش قیمت محصولات مصرفی مردم میشود. در چنین شرایطی، جایگزینی دلار با ریال برای ایفای دو وظیفه دیگر یعنی «واسطه مبادله» و «ذخیره ارزش» نیز آغاز میشود. وقتی مردم میبینند که قیمت همه اقلام زندگیشان با دلار تعیین میشود، تمایلی برای فروش اجناس یا حتیالامکان دریافت دستمزد خود به ریال را ندارند (بجز قشر کارگر و کارمند که چارهای جز دریافت حقوق ریالی ندارند).
همچنین تمایل به پس انداز ریالی را نیز از دست دادهاند و بلافاصله ریال خود را به دلار یا طلا تبدیل کرده و نگهداری میکنند. دولت نیز با توزیع سکه و دلار و یورو و ایجاد امکان افتتاح حساب بانکی ارزی، پروژه جایگزین کردن دلار با ریال را کاملا تسهیل کرده است (برخی مراکز فروش در تهران، برخی مالکان برای اجاره، برخی پزشکان برای جراحی و.. رسما دلار مطالبه میکنند). دولت حتی با پیمانکاران داخلی به دلار قرارداد رسمی میبندد. البته طبیعی هم هست که وقتی پیمانکار مواد اولیه ایرانی را نیز به دلار میخرد، زیر بار قرارداد ریالی نرود! اگر نظام ارزی ما ثابت بود، آسیبی که از دلاریزه شدن میدیدیم، به مراتب کمتر بود؛ در چنان شرایطی، فقط با افزایش قیمت جهانی نفت و فولاد و... قیمت این مواد ایرانی برای فروش داخلی نیز افزایش مییافت. اما شناورسازی نرخ ارز، یعنی سپردن تعیین نرخ دلار(بخوانید تعیین ارزش ریال) به بازار عرضه و تقاضا، و تبعیت مکرر نرخ ارز رسمی دولت از نرخ بازار در طول دهههای گذشته (آخرین مورد حذف ۴۲۰۰ در سال ۱۴۰۱ و تلاشهای جاری برای حذف ارز ۲۸۵۰۰) دلاریزه شدن اقتصاد را تشدید کرده است. به نحوی که اگر حتی قیمتهای جهانی ثابت باشد، با افزایش نرخ ارز، مواد اولیه ایرانی برای ایرانیان گران میشود.
از سال ۹۷ هر دو پدیده رخ داده است. هم قیمتهای جهانی افزایش یافته و هم نرخ دلار به صورت انفجاری رشد کرده است. یعنی گرانی در گرانی ضرب شده است. جالب اینکه در منطقه ما هر کشوری نظام ارزی ثابت دارد، مشکل حاد تورمی ندارد و هر کشوری که مانند ما نظام ارزی خود را شناور کرده، گرفتار بحران تورم است.
🇮🇷