هدایت شده از صراط
🥀 آفت‌های زندگی 39 ادامه ماجرا... در دوران نوجوانی و جوانی اگر تلاش نکنیم نمیتونیم از دوران بعدی که قراره واردش بشیم لذت ببریم و برای اینکه از تلاش و سختی و زمین خوردن ها خسته نشیم به آغوشی نیاز داریم که خیال ما ازش راحت و آسوده باشه و ما رو همیشه آروم کنه، و اون آغوش پر مهر و محبت خداست، حیف نیست بیاییم و با لجبازی خودمون رو از این منبع آرامش محروم کنیم؟ واین اون چیزی هست که آقا سعید و امسال ایشون تو زندگیشون دنبالش می‌گردن درحالی که در دسترسشون هست ولی بهش توجه نمیکنن و آغوش خداوند تنها راه رسیدن به آرامش در زندگی هست، همونطور که در دوران کودکی آغوش پدر و مادر آرامش بخش برا کودک هست. این بی انصافیه تو زمانی که خوشیم بگیم خدا کیه و من نون تلاش و فکر خودم رو میخورم ولی وقتی گرفتار میشیم و کسی به دادمون نمیرسه خدا رو تقصیر کار بدونیم و یا اینکه فقط این موقع ها صداش کنیم، خداوند می‌تونست خودش رو در دنیا برای ما رو نکنه ولی برای آرامش ما خودش رو رو کرد تا دستمون رو بذاریم در دستش و از هیچ قدرتی نترسیم، همونطور که بچه وقتی دستش تو دست باباش باشه کنار قفس شیر هم می ایسته و با خیال راحت شیر رو تماشا میکنه در حالی که همین بچه تنها که باشه تو روشنایی هم که باشه و در اتاقی که هیچ خطری هم تهدیدش نمیکنه باشه بازم میترسه و گریه میکنه... ادامه ماجرا در قسمت بعد https://eitaa.com/s69z69