آنچه در مسیر شام بلا بر اسرای آل محمد گذشت...🏴🏴🏴
فابک للحسین😭😭😭
عادت کفاری که همراه اسیران آل محمدوسرهای مطهر،بودند،این بودکه
درهمهٔ منازل، سرهای مقدس راازصندوقی بیرون می آوردندوبرنیزه می زدندووقت حرکت،به صندوق میگذاشتندوحمل میکردندودراکثرمنازل، مشغول شرب خمر بودند!!!
زنان حرم رسول خدارا چون اُسرای کفار،بر اشتران بی جهاز،سوار کرده بودندبراَقتاب!!
(اقتاب،همان،چوبی است که برپشت شترمیبندندو کجاوه رابرآن سوار می کنند!!)
وآن عزیزان را،نه ازمسیر عبورکاروانها،بلکه شهربه شهروقریه به قریه می بردند،تا زجر بیشتری ببینند
وهمواره درزیرآفتاب، در گرسنگی وتشنگی بودند ودر دادن آب وغذا،به ایشان،کوتاهی مینمودند!
ودرمسیر،به آن بزرگواران، دشنام وناسزامیگفتند!!!
وایشان راباشماتت وذلت، کوچ میدادندوبه هرشهرو قریه ای میبردندتاشیعیان علی علیه السلام،پند گیرندوازخلافت آل علی، مأیوس گردندودل بر طاعت یزیدملعون،بندند!!
وحضرت سیدالساجدین، دراین مسیر،گردن و دستهایش،درغل وزنجیر، بودودرراه،به حمدوثنای الهی وتلاوت قرآن مشغول بودوباهیچ کس، جزاهل بیتش،سخن نمیفرمود!!
وآن کفارسنگدل،درهر توقفگاهی،سایبان برای خودفراهم میکردند ولی،
عزیزان پیغمبر،زیر آفتاب سوزان!!!
طوریکه صورتهایشان، از فرط حرارت آفتاب،پوست انداخته بودوازشدت گرسنگی وتشنگی،پوست به استخوان چسبیده بود!
واین چنین،تاشام بلا میبردند!!!
😭😭😭😭
من از تحریراین غم ناتوانم
که تصویرش زده آتش به جانم
تو را گرنیست طاقت از شنیدن
شنیدن کی بود مانند دیدن
😭😭😭😭
اللهم عجل لولیک الفرج...