‍ ♻️ روایت شهدای 😭 🍃عناصر ضد انقلاب تعدادی از رزمندگان و هموطنان شیعه و سنی را به جرم دفاع از انقلاب به اسارت گرفتند و در زندان روستای "توریور" زندانی کردند. 🍃وقتی رزمندگان به منطقه آمدند و عرصه را بر ضد انقلاب تنگ کردند، ضد انقلاب از ترس حمله رزمندگان، تصمیم گرفت اسرای زندان "توریور" را به زندان دیگری منتقل کند. 🍃 سرانجام آنها را با پای پیاده به مقصد جنگل‌های «آلواتان» که زندان «دلوتو» در آن‌جا بود، حرکت دادند. 🍃 این اسرا را با زبان روزه، بدون کفش و لباسِ مناسبی در مسیری صعب العبور و کوهستانی، 18 روز تمام، کتک زدند، اهانت کردند و پیاده به دنبال خود کشاندند. 🍃زخم و تاول و خونریزی و عفونت، نفس همه را گرفته بود. 🍃اسرایی را که توان راه رفتن نداشتند، بین راه تیرباران کردند و جنازه هایشان را همان جا انداختند. 🍃کاروان اسرای مظلوم، پس از 18 روز تحمل شکنجه‌های جسمی و روحی، به روستای «بله‌کی» رسید. 🍃در این روستا اسرا را تقسیم کردند. اکثر آنان را به سمت "آلواتان" حرکت دادند و ده نفر دیگر را به سمت دیگر. 🍃این‌ ده نفر، شهدای سیران بند بودند که سرنوشت دیگری در انتطارشان بود. 🍃 افراد ضد انقلاب در کنار چشمه بزمی برپا کردند و در این بزم این ده رزمنده اسیر را مظلومانه به شهادت رساندند. 🍃پس از شهادت، جنازه شهدا را داخل چشمه انداخته، محل را ترک کردند. 🍃چوپانی که از آن محل می گذشت متوجه قضیه شد و اهالی روستا را با خبر کرد تا برای دفن جنازه شهدا اقدام کنند. هر بار که اهالی برای دفن شهدا می آمدند، با کمین ضدانقلاب روبرو می شدند و کار بی نتیجه می ماند. 🍃روزها می گذشت و جنازه شهدا درون چشمه "سیران بند" رها بود. 🍃پس از چند روز ضد انقلاب، از محل متواری شد و پیکر شهدا توسط اهالی محل، به صورت گمنام، به خاک سپرده شد. 🍃هم‌اکنون نیز اگرچه نام ده شهید مشخص است اما معلوم نیست کدام مزار به کدام شهید تعلق دارد. ╭━━━⊰❀⊱━━━╮ ||•🇮🇷 @marefat_ir ╰━━━⊰❀⊱━━━╯