بسم الله و الحمدلله 🌹بسم رب الشهداء 🥀 حاجی، دست ادب که به سینه گذاشتی و سلام دادی، نگاهت هنوز به گلدسته های بارگاه انیس النفوس بود که ملائک، اشاره ی دستت را به سمت گنبد طلایی جدش حسین تغییر جهت دادند و تو ذوقبلتین شدی. 🥀حاجی، امروز سلامت بوی کربلا میداد، عمامه ات رنگ خون گرفته بود، و خون پاکت، عطر خاکهای نرم فکه و شلمچه و دهلاویه میداد. 🥀یاران دیروزت تو را از حسینیه ی دوکوهه صدا میزدند، سفره ی افطار باز کرده بودند، منتظرشان نگذاشتی، میدانستی که لبهایشان از خشکی عطش ترک خورده که وعده ی شهادت را به ماه رمضان وفا کردی. 🥀 سلاح سردی که گفتند آن سفیانی زاده ی نابکار در قلبت نشانده، همان شمشیر آخته ی ابن ملجم بود که به هزار درهم مرحمتی سعودی و صهیون، به سم مهلک آغشته اش کرده بود. 🥀مشتاق جنات النعیم بودی که السابقون شدی و سه روز گذشته از میهمانی خدا، روز روشن را شب قدر کردی و محراب کوفه را به صحن رضوی به مقام طی الارض یکی کردی و "فزت برب الکعبه" سردادی ! 🥀رسم میزبانی افطار در میان اقوام و بستگان سنت ضیافت الله است، دو برادر شهیدت صله ی رحم کردند و برایت نوشین شربت شهادت در جام ریختند و تو مستانه صلاة مغرب را اقتدا به ارباب بی کفن کردی! 🥀هنیئا مریئا، نوشت باد، گوارای وجودت یک تعارف حاجی! از آن جام الست جرعه ای هم به تشنگان کویر معرفت که اسیر دنیای پر تزویر شده اند بنوشان! 🥀تو که اهل خیر بودی حاجی! شهره ات به نیکوکاری و احسان بود، یک نظر بیندازی کافی است، که شهدا به حکم "عند ربهم یرزقون" ، کیمیاگران عرشی اند و خاک اهل زمین را به یک نظر، طلای ناب می‌کنند. 🥀راستی حاجی، ضربت چاقویش را آن حرامی تکفیری به جان تو نشاند و نیش زخم زبانش را ما چشیدیم؛ یک ابن مرجانه ای قلم به دست، خواست طعنه ای به سنت دربار سلف ملعونش حواله ی قلب جریحه دارمان کند. نوشته بود نفرت بکارید، خشم درو میکنید و ما جوابش را از روضه هایی که برایمان بر منبر میخواندی، آموخته بودیم ما سربلند کردیم و با همان صلابت زینبی، همان لحظه که با تیر کینه ی قلمش بر لب و دندان تو میزد پاسخمان را به سینه اش کوبیدیم که " ما رایت الا جمیلا " 🌺 به قرائت آیه شریفه " امن یجیب " شفای عاجل دو روحانی عزیز مضروب را از درگاه احدیت مسئلت مینماییم. 🌹تسلای قلب داغدار مهدی فاطمه " ارواحنا له الفداء " صلوات علی النبی! ✅ @kheymegahevelayat