🌿یا محمد یا علی یا فاطمه یاحسن یا حسین یا صاحب الزمان ادرکنی و لاتهلکنی🌿 و آن فرد عرض کرد فکر کنم فعل آخر را اشتباه گفتی ؛ چون تعدادی نام بردی ، آخر کار باید بگویی ادرکونی=[مرا دریابید] امام فرمود : نه فعل را درست بکار بردم ؛ در حال حاضر واسطه فیض الهی بر روی زمین من هستم ؛ نام آنها را می بری ؛ اما از طریق من مشکل حل می شود» یعنی اگر ما در طول زندگیمان و در سایر اماکن زیارتی هر حاجتی از هر امامی بخواهیم ؛ آنها هم حواله می کنند به واسطه فیض که امام زمان عج است و حاجت ما از طریق امام زمان برآورده می شود. امام زمان عج را دیدند که بعضی از کاغذها دستش بود ، می خواند و بعضی از کاغذها را می بوسید روی چشمشان می گذاشت ؛ سوال کردند این کاغذها چیست؟ امام فرمود : «اینها حوائجی ست که مردم از امامزاده خواستند و آن امامزاده ها به من حواله کرده، که من برآورده کنم» از حضرت پرسیدند‌ : چرا بعضی از کاغذها را میبوسی؟ فرمود : «اینها حواله های عمویم عباس (س) است» یعنی ما اگر از حضرت ابوالفضل (س)که باب الحوائج است ، حاجت بخواهیم ، او هم به امام زمان حواله می کند در کتاب در محضر لاهوتیان ، که احوالات شیخ جعفر آقای مجتهدی نوشته شده ، داستان زیبایی گفته شده از سه تا جوان مسیحی که در کوههای بین اتریش و آلمان زیر بهمن گرفتار می شوند ، در زیر برفها یکی از جوانها که مسیحی بوده به حضرت عیسی (ع)متوسل می شود و حضرت مسیح ، به امام زمان حواله می کند و امام زمان شیخ جعفر آقای مجتهدی را به دامنه کوه می فرستد و آن جوانها را از زیر برف در میاورد یعنی هر کسی با هر دین و آیینی در عالم حاجتی دارد ، باید امام زمان حاجتش را بدهد حالا برای ما شیعیان که امام زمانی هستیمد، زشت نیست که حاجتمان را از امام زمان نخواهیم؟ و مشکلمان را در خونه کس دیگه ببریم؟ در روایت هست هر کس سراغ امام نرود و ضرر کند ؛ جز خودش کسی دیگری را ملامت نکند در زیارت جامعه میخوانیمد: "فازَ مَن تَمَسَّکَ بِکُم وَ اَمِنَ مَن لَجَاَ اِلَیکُم" "هر کس به شما تمسک جست رستگار شد هر کس به شما پناه آورد امان یافت" همانطور که به ما وظیفه کردند در زمان گرفتاری دم خونه امام بریم ؛ خداوند سبحان برای امام هم وظیفه کرده ، کمک و رسیدگی به بیچارگان و امان دادن به بی پناهان را ؛ یعنی خدا رسیدگی به ما را هم جزو وظایف امام قرار داده ؛ که ما باید از امام بخواهیم تا این اتفاق بیفتد ما صاحب داریم...متاسفانه شما به او اعتماد ندارید در یکی از ماه‌ها جهت پرداخت شهریه پولی نرسیده بود ، آقاسیدعلی (فرزند مرحوم آیت‌ الله شاهرودی از مراجع تقلید گذشته که مسئول امور مالی بیت بود) مضطرب و نگران نزد پدر می‌آید و عرض می‌کند : روز آخر ماه است ، به نانوایان و داروخانه‌ها بدهکاریم ، اول ماه هم باید شهریه بدهیم ، پول کافی هم در اختیار نداریم آیت‌الله شاهرودی توجهی به این گفتار نمی‌کنند و می‌فرمایند : «خود امام زمان (عجل الله) این مسئله را حل می ‌کنند چرا من غصه‌اش را بخورم؟!» بعد فرمودند : « کم اعتقادها عجله نکنید!» پس از آنکه پاسی از شب گذشت و مرحوم شاهرودی بعد از صرف شام آماده استراحت بودند ، ناگهان صدای کوبه درب منزل بلند شد ، درب را باز کردند ، پیرمردی با زبان محلی می‌گوید : با سید کار دارم ، به او می‌گویند : اکنون وقت ملاقات نیست بروید صبح تشریف بیاورید اما پیرمرد بسیار اصرار می‌کند تا اینکه آقا متوجه می‌شوند و صدا می‌کنند ، بگذارید بیاید پیرمرد وارد می‌شود و دست آقا را می‌بوسد و چهارده هزار دینار به ایشان تقدیم می‌کند و می‌رود آنگاه آیت‌الله شاهرودی رو به فرزندان خود کردند و گفتند : «ای کم عقیده‌ها ما صاحب داریم ، ولی متأسفانه شما به او اعتماد ندارید ، حالا پول‌ها را بردارید و درب منزل مقسمین و طلب کارها ببرید» 📚مردان علم در دنیای عمل می‌شود آیا نظر ، بر روی ماهت کنم؟ کاش که اُذنم دهی ، خوب نگاهت کنم می‌شود آیا شبی ، راه بیابم به تو؟ با نگهی اشک‌بار ، آمده‌ام سویِ تو وعده‌ی دیدارِ ما ، بارِ دگر ، کِی؟ کجا؟... اشک امانم نداد ؛ خوب نگاهت کنم اللهم عجل لولیک الفرج برای سلامتی وجودمقدس امام زمان۱۴یا۱۴۰صلوات اللهم عجل لولیک الفرج