صبح‌عملیاٺ‌دیدمش‌غرق‌خون‌شده‌بود دوتا‌دستاش‌قطع‌شده‌بود همه‌بدنش‌پر‌بود‌از‌تیر‌وترڪش‌؛ وصیت‌نامه‌اش‌توے‌جیبش‌بود‌توے‌وصیتنامہ نوشتہ‌بود: -خدایا‌دوست‌دارم‌همون‌طوری که اسمم و گذاشتن ابوالفضل،مثل‌حضرت‌ابوالفضل‌ شهید بشم شھید‌ابوالفضل‌شفیعی💛 ___________ کانال راهیان نور @rahiankhuz