امروز، حق مظلوم را میخورند؛
فردا، در عزایِ حسین سینه میزنند و برای مظلومیتش گریه می کنند!
امروز، بانیِ فساد و فقر و فلاکت میشوند؛
فردا بانیِ سفرههای محرم!
امروز دل میشکنند و تا سرحدِ جنون بیانصافی میکنند؛
فردا با چه آب و تابی از حسین و انصاف و آزادگیاش میگویند و چشم و دلهایِ خسته و بیقرار را میگریانند.
محرم که تمام شد؛ روز از نو، و بی انصافیهایشان از نو...
قرار بود این حادثه، در یادها بماند تا مبادا ظلم و ستم، تکرار شود.
قرار نبود این واقعه و روایتش، سفرهی پر رونقی باشد برایِ اهالیِ ریا و تزویر!
قرار نبود، کارِ دنیایمان به اینجا بکشد!
عدهای بگریند و عدهای بگریانند،
عدهای بزنند و عدهای تماشا کنند،
عدهای ببرند و عدهای بخورند،
و لابلایِ این تکرارها، اوضاعمان هر ثانیه وخیمتر شود!
ما راه را اشتباه رفتهایم،
اگر از حسین پیروی میکردیم؛
جیبِ ستمکاران هر روز پُر تر،
و سفرهی قشرِ مظلوم، هر ثانیه خالیتر نمیشد!
اگر به جای تظاهر و تعصب، عمل میکردیم؛
سایهی بی عدالتی، انقدر گسترده نمیشد.
حسین، برایِ روشنگری رفته بود، نه برایِ اعلامِ مظلومیت!
افسوس...
ما مدتهاست که اصلِ مطلب را باختهایم...💔
ʝøɨռ↷
https://eitaa.com/khodam_Zahra
#محرم