از برابر دیدگانم دور شو ... ای دنیا ؛ از برابر دیدگانم دور شو ، سوگند به خدا ، رام تو نگردم که خوارم سازی ، و مهارم را به دست تو ندهم که هر کجا خواهی مرا بکشانی ، به خدا سوگند ، سوگندی که تنها اراده خدا در آن است . چنان نفس خود را به ریاضت وادارم که به یک قرص نان ، هر گاه بیابم شاد شود ، و به نمک به جای خورش قناعت کند . و آنقدر از چشم هایم اشک ریزم که هم چون چشمه ای خشک گردد و اشک چشمم پایان پذیرد . آیا سزاوار است که چرندگان ، فراوان بخورند و راحت بخوابند ، و گلّه گوسفندان پس از چَرا کردن به آغُل رو کنند ، و علی نیز" همانند آنان " از زاد و توشه خود بخورد و استراحت کند ؟ چشمش روشن باد !!! که پس از سالیان دراز ، چهار پایانِ رها شده و گلّه های گوسفندان را الگو قرار دهد ؟!!! کلام امیر، نهج البلاغه ،فرازی از نامه ۴۵ @khodaye_man313