خوشتیپ آسمانی
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
‌🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋 🍃🌸 برگشتم خانه مانده بودم نوارها و کتاب ها را چه کار کنم یاد یکی از همسایه ها افتادم که پسرش پیش عبدالحسین شاگردی می‌کرد با خودم گفتم توکل به خدا میبرمشون همونجا انشالله که قبول میکنه برخلاف انتظارم با روی باز استقبال کردند هر چه بود گرفتند و گفتند ما اینهارا قایم می کنیم خاطرت جمع باشه،هفت هشت روزی گذشت باز هم خبری نشد تو این مدت تک و توکی از آن به اصطلاح شاه دوستا حسابی از اذیتمان کردند و زجر می‌دادند. بعضی وقتها می آمدند و با خاطر جمعی میگفتند:اعدامش کردن و جنازه اش رو هم دیگه نمی‌بینین مگه کسی میتونه با شاه در بیوفته؟؟! بالاخره هم یکی آمد در خانه گفت اوستا عبدالحسین زنده است، باور کردنش مشکل بود با شک پرسیدم: کجاست؟ گفت:, زندان وکیل‌آباد اگه میخوای آزاد بشه یا ۱۰۰ هزار تومان پول ببری یا یک سند خونه. چهره ام گرفته تر شد نه آنقدر پول داشتیم و نه خانه سند داشت. مرد رفت من ماندم و هزار جور فکر و خیال خدا خدا می کردم راهی پیدا شود، با خودم می گفتم پیش کی برم که اینقدر پول به من بده یا سند خونه رو هرکه انگشت می‌گذاشتم آخرش فکرم می‌خورد به بن بست. ... ⛔️ 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 @khoshtipasemani 🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃